7 اثر از قطعات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قطعات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی

1 ای جهانداری که خاطر قدراوجت راندید گرچه در پرواز معنی، بال ادراکش بسوخت

2 نام صد دینار و اطلس بنده چون بشنید دوش چهره ی دینار گونم همچو اطلس برفروخت

3 ریش رعنا کرد و در بازار مالیخولیا رفت از آن دستار بخرید واز آن دراعه دوخت

4 خاطرش دیدیم هر دم بر سر راه امید وعده ی خوش میفزود وعده ی تر میفروخت

1 پشت بر کار جهان آر که راه این راه است روی در روی نشاط آر که روز این روز است

2 ساقیا عالم خاکی گذران است چو باد در ده آبی که در او آتش آتش سوزاست

1 هر که را دردل از خرد خبراست صنعت ذات او همه هنر است

2 هنری باش و هرچه خواهی باش نه بزرگی بمادر و پدر است

3 نافه مشک را به بین بمثل کز لباس بدیع معتبر است

4 مردم بی خرد ز روی قیاس بر آن کس که صاحب بصر است

1 از تو ننالم به هیچکس که به دشمن شرط نباشد بدوستان گله کردن

2 یک دلی اندرجهان کجاست که با او یک گله بتوان ز یار ده گله کردن

1 نهاد طبع لطیفت چه گوهری است کزو هزار دریا در لحظه ئی همی زاید

2 روان، بمجلس مانوس او بیاراید بصر، بطلعت میمون او بیاساید

3 خرد چسان کمر عشق برمیان بندد عروس فکرت او چون نقاب بگشاید

4 بر اسب فکرت چون رای او سوار شود ز نفس ناقه گوی کمال برباید

1 دعا گوی دولت اثیر آنکه وقتی بخدمت رسیده است درجیش سلطان

2 مبارک ضمیر تو اشعار او را پسندیده و گرده تحسین فراوان

3 بسش داده تعریف و تشریف با تو علای دول پادشاه کهستان

4 علی الجمله بر خاک این آستان است ز نظم آستین پر گهرهای الوان

1 بخدائی که رخت عزت او در سرای کهن نمی گنجد

2 از عدم ذره بی اجازت او در خم کاف کن نمی گنجد

3 کانچه اندر ضمیر شوق من است در دهان سخن نمی گنجد

1 جمشید رکابا توئی آن شاه که امرت از سنگ سیه ناقه صالح بدر آرد

2 گر گلبن فردوس خورد آب خلافت برجای گل تازه، شتر خار بر آرد

3 او، بار بیک رقص شتر بگسلد از هم هر کار که بدخواه تو در یکدگر آرد

4 ماهارکشی دور فتد در بنه چرخ تا چون شترش کی بقطار تودر آرد

1 چو دولت قدم کرده از سررسیدم بعالی جناب تو مخدوم مفضل

2 مرا ازوحل پای در گل که درمان نهاد از سر منع دستیم بر دل

3 بدینسان تو مداح نو را پسندی همش دست بر دل همش پای در گل

1 احوال ناتوانی ایام خویشتن در مجلس رفیع تو گفتن ثواب نیست

2 داریم دلبری که چو روی و چو موی او گلبرگ نوشکفته و مشک بتاب نیست

3 در بند خواب او همه حیران بمانده ایم او نیم مست گشته و ما را شراب نیست

آثار اثیر اخسیکتی

7 اثر از قطعات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی شعر مورد نظر پیدا کنید.