1 ساقی قدحی ده و دل از غم برهان جان را ز خیال هر دو عالم برهان
2 وارسته چو خضریم زهر قید که هست در قید حیاتیم ازین هم برهان
1 ساقی ز زمانه چند بیداد رسد تا چند ستم بر دل ناشاد رسد
2 فریاد چه سود چون بود بخت بخواب بیداری دل مگر بفریاد رسد
1 ساقی قدحی که کشته جانا نیم ما مردن و زندگی از آن میدانیم
2 ما را به اجل چه کار و با عمر چه بحث ما زنده وصل و کشته هجرانیم
1 ساقی که لبش مفرح یاقوت است دلرا غم او قوت و جان را قوت است
2 هر کس که نشد کشته طوفان غمش در کشتی نوح زنده در تابوت است
1 ساقی قدحی که هست عالم نفسی وین یکنفس آن به که شود صرف کسی
2 نیکان گل عالمند و باقی خس و خار با شاخ گلی نشین نه با خار و خسی
1 ساقی قدحی که من ببستان نروم بی روی تو در روضه رضوان نروم
2 تا سر بودم قدم در این راه نهم تا جان بودم ز کوی جانان نروم
1 ساقی قدحی که حلقه در گوش توایم دل زنده بیاد چشمه نوش توایم
2 لطف تو خطا کاری مستان پوشد شرمنده الطاف خطا پوش توایم
1 ساقی بتو گر شویم همدم چه شود زخم دل ما رسد بمرهم چه شود
2 زان بحر کرم که عالمی کامرواست یکجرعه رسد به کام ماهم چه شود
1 ساقی قدحی که جان فدای تو بود خوش وقت کسی که خاکپای تو بود
2 آنجا که تویی هزار خورشید فلک سرگشته چو ذره در هوای تو بود
1 ساقی نظری که سمت دیدار توام خود شاهد حالی که گرفتار توام
2 دعوی نکنم که من خریدار توام تو یوسف و من سگی ز بازار توام