5 اثر از شمع و پروانه اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شمع و پروانه اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار اهلی شیرازی / شمع و پروانه اهلی شیرازی

شمع و پروانه اهلی شیرازی

1 نکو باشد به عاشق لطف دلبر ولی هر چند پنهان تر نکو تر

2 مکن عشق نهان چون شمع روشن که باشد از حسودان بیم کشتن

3 حسودان را بود رنجی به سینه که بی موجب همی ورزند کینه

4 حسد تیغی بود چون نیش کژدم که جوید بی سبب آزار مردم

1 چو شاهان شمع اگر رفتی بجایی ز پی می آمدش پرده سرایی

2 یکی خرگاه بد فانوس نامش که گاه باد بد آنجا مقامش

3 چه خرگاهی که بد از وی تعظیم لباسش از حریر و چوبش از سیم

4 چو نخلی بسته از سیم و بربشم به دستانش همی بردند مردم

1 چو جمعی را بلایی پیش آید ملامت بر زبونان بیش آید

2 گر از برق بلا آتش فروزد بغیر از خرمن عاشق نسوزد

3 چو صیاد از پی نخجیر راند زبون تر صید مسکین بازماند

4 اگر بر رهگذر صد مور آید بر او کافتاده باشد زور آید

1 نه خود میرفت از آن منزل به شبگیر کشان می بردیش زنجیر تقدیر

2 چو دل، شاد از پری رخساره یی نیست بجز دیوانه گشتن چاره یی نیست

3 دل مسکین که او یک قطره خونست درو هم قطره یی خون جنون است

4 عجب نبود چو درد درد نوشد گر از دیوانگی خونش بجوشد

1 دل افکاری که او یاری ندارد بجز زاری دگر کاری ندارد

2 مکن عیب ار بنالد خسته از غم که آه و ناله دردی میکند کم

3 کسی کز ماتمی غمناک گردد اگر بندد دهان دل چاک گردد

4 چو شمع از سوز آه آتش آلود زبان بر راز دل پروانه بگشود

1 شب هجران که بی روی چو ماه است بچشم عاشقان عالم سیاه است

2 شب هجران که بنماید ستاره مگو شب، هست دودی بی شراره

3 همه دم عاشق دلریش سوزد ولی چون شب درآید بیش سوزد

4 کسی کش دردی از داغ درونست چو شب شد درد و داغ او فزونست

1 خوشا آن بنده با عهد و پیوند که دارد بازگشتی با خداوند

2 بکام خویش اگر چندی رود راه چو باز آید نیاز آرد بدرگاه

3 بنالد گاهی از سوز و گدازیچ بمالد بر زمین روی نیازی

4 بجوشد بحر الطاف خدایی ز گرداب غمش بخشد رهایی

1 زهی دانای مقصود نهانی زبان دان زبان بی زبانی

2 زهی آگه ز درد دردمندان شفا بخش جراحتهای پنهان

3 عطای او که برق ناگهان است چراغ افروز راه گمراهان است

4 محیط لطفش ارجنبد یکی دم بشوید از گنه دامان عالم

1 بلایی همچو تنهایی نباشد به تنهایی شکیبایی نباشد

2 هر آن لعلی که در سنگی درون است ز تنهاییست کش دل غرق خون است

3 نیارد تاب تنهایی دل کس که تنهایی خدا را زیبد و بس

4 چو شد در پرده شمع از زحمت باد دلش از بیکسی در آتش افتاد

آثار اهلی شیرازی

5 اثر از شمع و پروانه اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شمع و پروانه اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.