بنام آنکه ما را از اهلی شیرازی شمع و پروانه 1
1. بنام آنکه ما را از عنایت
دهد پروانه شمع هدایت
...
1. بنام آنکه ما را از عنایت
دهد پروانه شمع هدایت
...
1. بود یارب که از پروانه جود
برافروزی دلم را شمع مقصود
...
1. الهی از کمال پادشاهی
بتخت عزت و تاج الهی
...
1. محمد شمع جمع اهل بینش
چراغ بزمگاه آفرینش
...
1. امیر المؤمنین شمع هدایت
چراغ دیده ها شاه ولایت
...
1. مرا سوزی شبی با خویشتن بود
چو فانوس آتشم در پیرهن بود
...
1. زهی لطف خدا خورشید تابان
سلیمان زمان یعقوب سلطان
...
1. فلک قدری که هست از عزت و جاه
بصورت شه بمعنی چاکر شاه
...
1. خوش آن عاشق که سرگرم خیال است
دلش پروانه شمع جمال است
...
1. حدیثی دارم از روشندلی یاد
بسی شیرین تر از شیرین و فرهاد
...
1. خوش آن دل کش بود محفل فروزی
خوش آن محفل که دارد دلفروزی
...
1. زهی فرخنده فرخ جبینی
همایون طلعتی دولت قرینی
...