آثار اهلی شیرازی

صفحه 1 از 182
182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 ای حیرت صفات تو بند زبان ما انگشت حیرت است زبان در دهان ما

2 جان می‌دهد نشان که تو در دل نشسته‌ای زان دلنشین بود سخن دل نشان ما

3 ما ذره‌ایم و ذات تو خورشید قدر و شأن با قدر و شأن او چه بود قدر و شأن ما

4 خود را چه نام ذره نهد پیش آفتاب محوست با وجود تو نام و نشان ما

1 ای شکرخا کرده شُکرت طوطی گفتار ما شکر توست الحمدلله همچو طوطی کار ما

2 قلبِ روی‌اندوده را گر امتحان ز آتش کنی جز سیه‌رویی نباشد حاصل کردار ما

3 پیش بت سر بر زمین دست دعا بر آسمان شد زمین و آسمان شرمنده از اطوار ما

4 نیکی ما اندک و زشتی ما بسیار، لیک پیش احسانت چه سنجد اندک و بسیار ما

1 آنکه نور دیده سازد روی آتش‌ناک را سرمه چشم ملائک ساخت مشتی خاک را

2 گر دل آدم نبودی جلوه‌گاه حسن او با گِل آدم چه نسبت بود جانِ پاک را

3 آه از این نقاش شورانگیزْ کز نقش بیان زنگ از دل می‌برد آیینه اِدراک را

4 تا ابد از صورت شیرین‌لبان پرویزوار دیده از حیرت ببندد خسرو افلاک را

1 ای به خاطر صد غبار از رشک تو آیینه را کرده چاک از دست تو ماه منور سینه را

2 با تن چون برگ گل پشمینه‌پوشی کرده‌ای زان بنوت نافه پوشد خرقه پشمینه را

3 از میان انبیاء مهر نبوت زان تست گنج علمی لاجرم مهری بود گنجینه را

4 گر نمایی روی روشن کی دگر آیینه گر پرده زنگاری از رخ بر کشد آیینه را

1 گر چون مسیح از لطف او بر اوج افلاکیم ما یک ذره خاکیم از زمین آخر همان خاکیم ما

2 با آن گل گلزار جان کس نام خود گل چون نهد حاشا که گوییم این سخن یک مشت خاشاکیم ما

3 از پرتو شمع ازل گر زنده شد جان چون شرر میرد چو گردد دور از و زین غصه غما کیم ما

4 جایی که سیمرغ خرد در قاف قدرت کم پرد در جلوه ما همچو مگس یا رب چه بی باکیم ما

1 تا دیده ام بخواب شبی بوتراب را چشمم دگر بخواب ندیده است خواب را

2 شاه نجف که نقد وجودست در جهان گنج وجود اوست جهان خراب را

3 هر کس که یافت خاک در او بهشت یافت آری بهشت خاک درست این جناب را

4 ای آفتاب تا شده یی در نقاب غیب ظلمت گرفته است بر افکن نقاب را

1 تا روز حشر کم نشود سوز داغ ما هرگز بیمن عشق نمیرد چراغ ما

2 مست فراغتیم باقبال می فروش خلوت نشین بخواب نه بیند فراغ ما

3 پرورده هوای گلستان آن گلیم تاب نسیم خلد ندارد دماغ ما

4 ماراست خوش گوار تر از آب زندگی گر یار زهر می فکند در ایاغ ما

1 از قبول دگران طبع ملول است مرا ور تو رد می کنیم عین قبول است مرا

2 خیره چشمی است بخورشید جمال تو نظر چکنم مردمک دیده فضول است مرا

3 بروای همدم و بر من مفکن سایه مهر که دل از سایه خود نیز ملول است مرا

4 مهل ای گریه که گردی رسد از من بدلی چند روزی که در این خانه نزول است مرا

1 کام از می لعلم مده کز می خمار آید مرا من عاشق درد توام درمان چه کار آید مرا

2 در انتظار همدمان جانم شد و غیر از اجل کو همدمی کز در درون بی انتظار آید مرا

3 حسن تو ای رشک ملک آن جلوه بر من کرده است کز دیدن خورشید و مه بر دل غبار آید مرا

4 گر بر کنار من روان صد جوی باشد ز آب چشم سرو روانی همچو تو کی در کنار آید مرا

1 الا ای ساقی گلرخ که گشتی شمع محفل‌ها ز غیرت عاشقان کشتی ز حسرت سوختی دل‌ها

2 از آن روزست در دل‌ها خیال دانه خالت که دهقان ازل تخم محبت ریخت در دل‌ها

3 فغان ای کعبه جان‌ها که در راه تمنایت چو مور از ضعف شیران را به هر گام است منزل‌ها

4 درین وادی مکن ای ساربان آرایش محمل که در خون شهیدان غرقه خواهی دید محمل‌ها

آثار اهلی شیرازی

182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی