ای شکرخا کرده شُکرت طوطی از اهلی شیرازی غزل 1
1. ای شکرخا کرده شُکرت طوطی گفتار ما
شکر توست الحمدلله همچو طوطی کار ما
...
1. ای شکرخا کرده شُکرت طوطی گفتار ما
شکر توست الحمدلله همچو طوطی کار ما
...
1. ای حیرت صفات تو بند زبان ما
انگشت حیرت است زبان در دهان ما
...
1. آنکه نور دیده سازد روی آتشناک را
سرمه چشم ملائک ساخت مشتی خاک را
...
1. ای به خاطر صد غبار از رشک تو آیینه را
کرده چاک از دست تو ماه منور سینه را
...
1. گر چون مسیح از لطف او بر اوج افلاکیم ما
یک ذره خاکیم از زمین آخر همان خاکیم ما
...
1. تا دیده ام بخواب شبی بوتراب را
چشمم دگر بخواب ندیده است خواب را
...
1. تا روز حشر کم نشود سوز داغ ما
هرگز بیمن عشق نمیرد چراغ ما
...
1. از قبول دگران طبع ملول است مرا
ور تو رد می کنیم عین قبول است مرا
...
1. کام از می لعلم مده کز می خمار آید مرا
من عاشق درد توام درمان چه کار آید مرا
...
1. الا ای ساقی گلرخ که گشتی شمع محفلها
ز غیرت عاشقان کشتی ز حسرت سوختی دلها
...
1. دل اگر کوه شود عاشق جانباز تو را
به فغان آید اگر بشوند آواز تو را
...
1. تا چند خشم و ناز و کین برخیز و باز از در درآ
عاشق کشی از سر بنه عاشق نو از در درآ
...