15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 ای دریغا کهربا با امزیک و فیروزه نگین آن بصافی بی نظیر و این بخوبی بی قرین

2 آن یکی افتاد از کالسکه اندر آستان وین به بزم نصرة الدوله برفت از آستین

3 آن یکی انگشتری را حضرت والای راد داده بهر زیب دست ساعدالملک مهین

4 و آن دگر همزاد لعل فرخ میراجل در صفا و راستی مانند نای حور عین

1 شب ولادت فیروز شه مظفر دین چو آسمان، مه و مهره و ستاره داشت زمین

2 نشسته نیر دولت بصدر و گشته بپای وزیر و عارض و سالار و حاجب و نوئین

3 چنانکه در بر خورشید آسمان بینی سهیل و مشتری و تیر و زهره و پروین

4 دمید از دل گلهای آتشین آنشب به چرخ تافته پیکان و آخته ژوبین

1 فاق العواهل صاحب الایوان فکانه کسری انوشروان

2 خسرو ایران فراشت سایه بکیوان یا که انوشیروان نشسته در ایوان

3 لاغروان فاق الملوک بفضله و سما بحکمته علی لقمان

4 بر ملکان چیره شد بدانش و نشگفت ز آنکه بحکمت فزونتر است ز لقمان

1 گوهر خاوری است این دیوان که بود رشک گوهر عمان

2 نامه ای در ضیا چو مهر منیر چامه ای در صفا چوآب روان

3 اثر کلک دانش است که یافت چون خضر ره بچشمه حیوان

4 بحر همت پرنس صلح طلب میر نویان فیلسوف جهان

1 ای فتنه کفر و خصم ایمان غارتگر کافر و مسلمان

2 دیدار تو آفت خرد شد چو بسمله در فرار شیطان

3 یا زهر هلاکی از دو بادام جانداروی مرگی از دو مرجان

4 حصنی است بگرد جان ز عشقت ستوارتر از دز اسدخان

1 سخت باشد خزان سرو و سمن خاصه در چشم بلبلان چمن

2 ای دریغا که شام تیره ما بغم و غصه بود آبستن

3 نوجوان میرزا حسین خان آنک داشت خوی بدیع و خلق حسن

4 تنش آراسته بفضل و کمال مغزش انباشته بدانش و فن

1 ابوالکمال کمالی خدایگان سخن به پیکر قلمت جای جان کرده سخن

2 اگر نه کلک تو طرح سخن درافکندی بر اوفتادی ازین مملکت نشان سخن

3 توئی که کلک تو همواره ارمغان آرد طبق طبق گل سوری ببوستان سخن

4 چو خامه در پی مدحت بنامه پویه کند کجا گرفت تواند کسی عنان سخن

1 کعبه آمد در نماز ایدل سوی این کعبه رو کن آنچه اندر کعبه می جستی در اینجا جستجو کن

2 کعبه می آید به استقبال مشتاقان کویش هرچه می خواهد دلت از کعبه اینک آرزو کن

3 در منای عشق یعنی درگه جانان فنا شو از سرشگ دیده یعنی زمزم غیرت وضو کن

4 در نماز ار سجده باید سر بنه بر خاک پایش ور وضو شاید دل از آلایش تن شستشو کن

1 چون کواکب تابع برج است دارالملک ایران وندرین برج است واله هوش برنایان و پیران

2 هر کجا حصنی است استحکام آن از برج باشد حصن ایران شد ز استحکام برج امروز ویران

3 برج ما گاهی بترکی باشد و گاهی به تازی برج ترکی زان ملت برج تازی از وزیران

4 هر وزیری سازد اندر سایه هر برج باغی ایمن از سرمای تشرین ماه و گرمای جزیران

1 اندرین همسایگی دانم یکی مردی کهن روز و شب با جفت خود پرخاشجوی اندر سخن

2 هرچه زن گوید خلاف آن کند پیوسته شوی و آنچه شو خواهد بعکس آن کند همواره زن

3 زن برغم شو شب نوروز را گوید که هین روز عاشوراست باید بر دریدن پیرهن

4 وز لجاج زن بروز روزه شو گوید بعمد لیلة الفطر است باید باده نوشم در چمن

آثار ادیب الممالک فراهانی

15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی