شبهای دراز ای از ابوسعید ابوالخیر رباعی 588
1. شبهای دراز ای دریغا بی تو
تو خفته بناز ای دریغا بی تو
...
1. شبهای دراز ای دریغا بی تو
تو خفته بناز ای دریغا بی تو
...
1. درد دل من دواش میدانی تو
سوز دل من سزاش میدانی تو
...
1. ای شمع دلم قامت سنجیدهٔ تو
وصل تو حیوت این ستمدیدهٔ تو
...
1. من میشنوم که می نبخشایی تو
هر جا که شکستهایست آنجایی تو
...
1. ما را نبود دلی که کار آید ازو
جز ناله که هر دمی هزار آید ازو
...
1. زلفش بکشی شب دراز آید ازو
ور بگذاری چنگل باز آید ازو
...
1. عشقست که شیر نر زبون آید ازو
از هر چه گمان بری فزون آید ازو
...
1. ابر از دهقان که ژاله میروید ازو
دشت از مجنون که لاله میروید ازو
...
1. سودای سر بی سر و سامان یک سو
بی مهری چرخ و دور گردان یکسو
...
1. ای دل چو فراق یار دیدی خون شو
وی دیده موافقت بکن جیحون شو
...
1. ای در صفت ذات تو حیران که و مه
وز هر دو جهان خدمت درگاه تو به
...
1. اندر شش و چار غایب آید ناگاه
در هشت و دو اسب خویش دارد کوتاه
...