با یاد تو با دیدهٔ از ابوسعید ابوالخیر رباعی 480
1. با یاد تو با دیدهٔ تر میآیم
وز بادهٔ شوق بیخبر میآیم
...
1. با یاد تو با دیدهٔ تر میآیم
وز بادهٔ شوق بیخبر میآیم
...
1. چون دایره ما ز پوست پوشان توایم
در دایرهٔ حلقه بگوشان توایم
...
1. هر چند زکار خود خبردار نهایم
بیهوده تماشاگر گلزار نهایم
...
1. افسوس که ما عاقبت اندیش نهایم
داریم لباس فقر و درویش نهایم
...
1. مادر ره سودای تو منزل کردیم
سوزیست در آتشی که در دل کردیم
...
1. هر چند که دل به وصل شادان کردیم
دیدیم که خاطرت پریشان کردیم
...
1. ما طی بساط ملک هستی کردیم
بی نقض خودی خداپرستی کردیم
...
1. جانا من و تو نمونهٔ پرگاریم
سر گر چه دو کردهایم یک تن داریم
...
1. ما با می و مستی سر تقوی داریم
دنیی طلبیم و میل عقبی داریم
...
1. شمعم که همه نهان فرو میگریم
میخندم و هر زمان فرو میگریم
...
1. ما جز به غم عشق تو سر نفرازیم
تا سر داریم در غمت دربازیم
...
1. در مصطبها درد کشان ما باشیم
بدنامی را نام و نشان ما باشیم
...