5 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابوالحسن فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابوالحسن فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قطعات در دیوان اشعار ابوالحسن فراهانی

1 میر مادر منزل مردم بسی گرمی ولی داری اندر منزل خود مشرب ورای دگر

2 گر کنی در منزل خود نیز گرمی باک نیست چون نداریم از تو جز گرمی تمنای دگر

3 آفتاب عالمی می بایدت چون آفتاب گرمی اندر خانه جزو بیش از جای دگر

1 ای برادر بشنو از من پند اگر فرزانه ای گوشه گیر از خلق و کنج عزلتی کن اختیار

2 زآن که با هرکس نشینی خواه نیک و خواه بد یاز عشقش خسته گردی یا ز لطفش شرمسار

3 ور زتنهایی به تنگ آیی و گویی مشکل است زآن که تنهایی بود زیبنده پروردگار

4 با کتابی همنشین شو تا مصاحب باشدت گاه افلاطون و گاهی شیخ و گاهی کوشیار

1 خداوند کریمان باز خواهد عطای خود ز مخلص زادهٔ خویش

2 نه او مهر و نه ماهم من ندانم چرا می‌گیرد از من دادهٔ خویش

3 بلی او مهر و من ماهم، عجیب نیست اگر می‌گیرد از من دادهٔ خویش

1 عالم به غیب اگر نیست چون هر که را قرین شد نشنیده زونویسد هرچش گذشت در دل

2 آب سیه برآرد و از قعر بحر تیره در ثمین نماید چون آورد به ساحل

3 از ضعف میبرندش بر دوش و این عجب تر گز یک قدم تواند رفتن ز چین به بابل

4 گر جمله جهان را چومیر جمله عالم بخشد نمی کند سر بالا ز شرم سایل

1 ای آن که ز ناله میکنی منع زنهار مده دگر ملالم

2 انصاف نداری و مروّت یا نیستت آگهی ز حالم

3 بلبل با گل نشسته ناله من دور ز دلبرم ننالم

1 خداوند آگهی کایم به خدمت از آن آیم که آن دیدار بینم

2 نه زان آیم که هم چون حلقه ی در نشینم بر در و دیوار بینم

3 درین مجلس که صاحب مجلش را ز نخل عمر برخوردار بینم

4 اگرچه کمتر از من کم توان یافت کم از خود بینم و بسیار بینم

1 کارم چنان نبسته که روز وصال یار باور کنم که دیده برو باز کرده ام

2 شاید خبر شود ز گرفتاری منش عالم تمام محرم این راز کرده ام

3 خواب آورد فسانه و من خواب برده ام هرکه فسانه ز غمش آغاز کرده ام

1 هر پاره ای فتاده به جایی ز جور یار چو لشگر شکسته دل پاره پاره ام

2 دل دامنم گرفت و ز غم شکوه می نمود کو جای من گرفته و من برکناره ام

3 کاری نساخت زاری من پیش دشمنان بیچاره من اگر نکند دوست چاره ام

4 ای عشق گاه جان طلبی گاه دین و دل اینها زدیگری یست بگو من چکاره ام

1 ای که چرخت ندیده است نظیر در سر چارسوی چار ارکان

2 تا تودکان تازه بگشادی عالم پیر تازه گشت و جوان

3 من اگر لب به وصف نگشادم نکته ای هست گوش دار بدان

4 در تماشای این دکان که کند چشم را خیره عقل را حیران

1 گرز آن که دوش از سر غفلت به دقت خواب سویت کشیده ام نه بوجه صواب پای

2 آورده ام حدیث غریبی که اعتراض زین عذر تازه آورد اندر رکاب پای

3 تو قبله جهانی و رسم است این که خلق بر قبله میکشند به هنگام خواب پای

آثار ابوالحسن فراهانی

5 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابوالحسن فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابوالحسن فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.