5 اثر از قصاید در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 ای تماشاییان جاه و جلال بشتابید بهر استقبال

2 که ز ره می‌رسد به سد اعزاز از در شاه موکب آمال

3 موکبی با جهان جهان شوکت موکبی با جهان جهان اجلال

4 خلعت خسروانه سر تا پا داشته شاه خسروان ارسال

1 عید خرم تر از این یاد ندارد ایام غالبا روی تو این خرمیش داده به وام

2 به جمال تو گرین عید مجسم بودی چون مه خویش خمیدی و دویدی به سلام

3 میرمیران که کشیده‌ست نگارنده غیب نقش ابروی تو و کرده مه عیدش نام

4 غره و سلخ نیابند در آن دایره راه که به پرگار ضمیر تو شود ماه تمام

1 لله الحمد کز حضیض خطر شد به اوج آفتاب دین پرور

2 چشم خفاش کور گو می‌باش کز فلک مهر بگذراند افسر

3 شکرلله که حفظ یزدانی پیش تیر قضا گرفت سپر

4 جست بیرون ز پشت دشمن شاه ناوک پر کشی که داشت قدر

1 عقل و دولت ساعت سعدی نمودند اختیار ساعت سعدی هزارش سعد اکبر پیشکار

2 ساعتی کان ساعت از خوبی گلستان ارم در نخستین گام گردد باغ فردوست دچار

3 ساعتی کان ساعت ار آبی رود همراه ابر باز گردد قطره‌هایش گشته در شاهوار

4 ساعتی کان ساعت ار گشتی سکندر کامجوی یافتی سر چشمهٔ خضر از بن دندان مار

1 کسی مسیح شود در سراچه افلاک که پا چو مهر مجرد کشد ز عالم خاک

2 به سیل‌خیز حوادث اسیر کلبه گل ز طاق خانه نشیند به زیر موج هلاک

3 مقیم کشتی نوح است در دم توفان کسی که ساخته چون مرغ خانه در خاشاک

4 چه برده آرزوی قصر و گلشنی ز تو هوش که غیر آرزوی آن کسی نبرده به خاک

1 تا به روی توشد برابر گل غنچه بسیار خنده زد بر گل

2 در گلستان ز مستی شوقت جامه را چاک زد سراسر گل

3 بر تنش گشته پیرهن خونین کز غمت خار کرده بستر گل

4 پیش روی تو آفتابی زلف زیر زلف تو سایه پرور گل

1 شاه انجم چو زرافشان شود از برج حمل پر زر ناب کند غنچه نورسته بغل

2 تا ز آیینه ایام برد زنگ ملال آرد از قوس قزح ابر بهاری مصقل

3 در ته کاسهٔ خیری پی نقاشی باغ به سر انگشت کند غنچه رعنا ز رحل

4 دوزد از رشته باران و سر سوزن برف ابر بر قامت اشجار دو سد گونه حلل

1 اگر مساعدت بخت نبود و اقبال کجا هلال و رسیدن به مستقر کمال

2 اگر مدد نرسیدی ز طالع فیروز نداشتی زر و گوهر رواج سنگ و سفال

3 شد از نتیجه صالع خجسته ظل همای وگرنه همچو هما بود بوم را پر و بال

4 ز طالعست که خونی کزو کشی دامان فشانیش به گریبان چو شد به ناف غزال

1 ای بخت خفته خیز و نشین خوش به اعتبار زیرا که با تو بر سر لطف آمده‌ست یار

2 ای جان تو خوش بخند که حسرت سر آمده‌ست آن گریه و دعای سحر کرده است کار

3 ای دل تورا نوید که پیدا شدش کلید آن در که بسته بود به روی تو استوار

4 کشتی ما که موج غمش داشت در میان برخاست باد شرطه و افتاد بر کنار

1 یک جهان جان خواهم و چندان امان از روزگار کن جهان جان ، بر آن جان جهان سازم نثار

2 گر دهد دستم ثبات کوه بستانم به وام بسکه پای بندگی خواهم به راهت استوار

3 خاک چون گرداندم جذب سکون درگهت تندباد رستخیز ازمن نینگیزد غبار

4 حاش لله گر بشوید صدمهٔ توفان نوح از جبین من غبار سجده آن رهگذار

آثار وحشی بافقی

5 اثر از قصاید در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.