غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

399 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه وحشی بافقی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید.

کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا از وحشی بافقی غزل 1

1. کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا را
نهاده کار صعبی پیش، صبر بند فرسا را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ از وحشی بافقی غزل 1

1. آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

راندی ز نظر، چشم بلا دیدهٔ از وحشی بافقی غزل 3

1. راندی ز نظر، چشم بلا دیدهٔ ما را
این چشم کجا بود ز تو، دیدهٔ ما را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

چند به دل فرو خورم این تف سینه از وحشی بافقی غزل 4

1. چند به دل فرو خورم این تف سینه تاب را
در ته دوزخ افکنم جان پر اضطراب را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

تازه شد آوازهٔ خوبی ، گلستان از وحشی بافقی غزل 5

1. تازه شد آوازهٔ خوبی ، گلستان ترا
نغمه سنج نو، مبارک باد، بستان ترا
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

من آن مرغم که افکندم به دام از وحشی بافقی غزل 6

1. من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

طی زمان کن ای فلک ، مژدهٔ وصل از وحشی بافقی غزل 7

1. طی زمان کن ای فلک ، مژدهٔ وصل یار را
پاره‌ای از میان ببر این شب انتظار را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز از وحشی بافقی غزل 8

1. خیز و به ناز جلوه ده قامت دلنواز را
چون قد خود بلند کن پایهٔ قدر ناز را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نرخ بالا کن متاع غمزهٔ غماز از وحشی بافقی غزل 9

1. نرخ بالا کن متاع غمزهٔ غماز را
شیوه را بشناس قیمت، قدر مشکن ناز را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نبود طلوع از برج ما، آن ماه از وحشی بافقی غزل 10

1. نبود طلوع از برج ما، آن ماه مهر افروز را
تغییر طالع چون کنم این اختر بد روز را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

بار فراق بستم و ، جز پای خویش از وحشی بافقی غزل 11

1. بار فراق بستم و ، جز پای خویش را
کردم وداع جملهٔ اعضای خویش را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

عزت مبردر کار دل این لطف بیش از وحشی بافقی غزل 12

1. عزت مبردر کار دل این لطف بیش از پیش را
این بس که ضایع می‌کنی برمن جفای خویش را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه