آثار شهریار

صفحه 16 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 ریختم با نوجوانی باز طرح زندگانی تا مگر پیرانه سر از سر بگیرم نوجوانی

2 آری آری نوجوانی می توان از سرگرفتن گر توان با نوجوانان ریخت طرح زندگانی

3 گرچه دانم آسمان کردت بلای جان ولیکن من به جان خواهم ترا عشق ای بلای آسمانی

4 ناله نای دلم گوش سیه چشمان نوازد کاین پریشان موغزالان را بسی کردم شبانی

1 بار دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانی داستانها دارم از بیداد پیری با جوانی

2 وا عزیزا گوئی آخر گر عزیزت مرده باشد من چرا از دل نگویم وا جوانی وا جوانی

3 خود جوانی هم به این زودی به ترک کس نگوید من ز خود آزردم از فرط جوانی ها جوانی

4 تا به روی چشم سنگین عینک پیری نهادم مینماید محو و روشن چون یکی رؤیا جوانی

1 ای دل به ساز عرش اگر گوش می‌کنی از ساکنان فرش فراموش می‌کنی

2 گر نای زهره بشنوی ای دل به گوش هوش آفاق را به زمزمه مدهوش می‌کنی

3 چون زلف سایه پنجه درافکن به ماهتاب گر خواب خود مشوش و مغشوش می‌کنی

4 عشق مجاز غنچه عشق حقیقت است گل گو شکفته باش اگر بوش می‌کنی

1 ای غنچه خندان چرا خون در دل ما می‌کنی خاری به خود می‌بندی و ما را ز سر وا می‌کنی

2 از تیر کج‌تابی تو آخر کمان شد قامتم کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا می‌کنی

3 ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا می‌کنی

4 با چون منی نازک‌خیال ابرو کشیدن از ملال زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا می‌کنی

1 امشب ای ماه به درد دل من تسکینی آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

2 کاهش جان تو من دارم و من می‌دانم که تو از دوری خورشید چه‌ها می‌بینی

3 تو هم ای بادیه‌پیمای محبت چون من سر راحت ننهادی به سر بالینی

4 هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

1 چو ابرویت نچمیدی به کام گوشه نشینی برو که چون من و چشمت به گوشه ها بنشینی

2 چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم برو که چون سر زلفت به خود قرار نبینی

3 به جان تو که دگر جان به جای تو نگزینم که تا تو باشی و غیری به جای من نگزینی

4 ز باغ عشق تو هرگز گلی به کام نچیدم به روز گلبن حسنت گلی به کام نچینی

1 شاهد شکفته مخمور چون شمع صبحگاهی لرزان بسان ماه و لغزان بسان ماهی

2 آمد ز برف مانده بر طره شانه عاج ماه است و هرگزش نیست پروای بی کلاهی

3 افسون چشم آبی در سایه روشن شب با عشوه موج میزد چون چشمه در سیاهی

4 زان چشم آهوانه اشکم هنوز حلقه است کی در نگاه آهوست آن حجب و بی گناهی

1 تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی یک عمر قناعت نتوان کرد الهی

2 دیریست که چون هاله همه دور تو گردم چون بازشوم از سرت ای مه به نگاهی

3 بر هر دری ای شمع چو پروانه زنم سر در آرزوی آن که بیابم به تو راهی

4 نه روی سخن گفتن و نه پای گذشتن سرگشته ام ای ماه هنرپیشه پناهی

1 ماها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی نه مرغ شب از ناله من خفت و نه ماهی

2 شد آه منت بدرقه راه و خطا شد کز بعد مسافر نفرستند سیاهی

3 آهسته که تا کوکبه اشک دل افروز سازم به قطار از عقب قافله راهی

4 آن لحظه که ریزم چو فلک از مژه کوکب بیدار کسی نیست که گیرم به گواهی

1 سپاه صبح زد از ماه خیمه تا ماهی ستاره کوکبه آفتاب خرگاهی

2 به لاجورد افق ته کشیده برکه شب مه و ستاره تپیدن گرفته چون ماهی

3 صلای رحلت شب داد و طلعت خورشید خروس دهکده از صیحه سحرگاهی

4 به جستجوی تو ای صبح در شبان سیاه بسا که قافله آه کرده‌ام راهی

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی