آثار شهریار

صفحه 16 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم این نیست مزد رنج من و باغبانیم

2 پروردمت به ناز که بنشینمت به پای ای گل چرا به خاک سیه می نشانیم

3 دریاب دست من که به پیری رسی جوان آخر به پیش پای توگم شد جوانیم

4 گرنیستم خزانه خزف هم نیم حبیب باری مده ز دست به این رایگانیم

1 یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان

2 ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف این زمان یوسف من نیز به من بازرسان

3 رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند یارب آن نوگل خندان به چمن بازرسان

4 از غم غربتش آزرده خدایا مپسند آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان

1 به مرگ چاره نجستم که در جهان مانم به عشق زنده شدم تا که جاودان مانم

2 چو مردم از تن و جان وارهاندم از زندان به عشق زنده شوم جاودان به جان مانم

3 به مرگ زنده شدن هم حکایتی است عجیب اگر غلط نکنم خود به جاودان مانم

4 در آشیانه طوبا نماندم از سرناز نه خاکیم که به زندان خاک دان مانم

1 سپاه صبح زد از ماه خیمه تا ماهی ستاره کوکبه آفتاب خرگاهی

2 به لاجورد افق ته کشیده برکه شب مه و ستاره تپیدن گرفته چون ماهی

3 صلای رحلت شب داد و طلعت خورشید خروس دهکده از صیحه سحرگاهی

4 به جستجوی تو ای صبح در شبان سیاه بسا که قافله آه کرده‌ام راهی

1 یادم نکرد و شاد حریفی که یاد از او یادش بخیر گرچه دلم نیست شاد از او

2 با حق صحبت من و عهد قدیم خویش یادم نکرد یار قدیمی که یاد از او

3 دلشاد باد آن که دلم شاد از اونگشت وان گل که یاد من نکند یاد باد از او

4 حال دلم حواله به دیوان خواجه باد حال دلم حواله به دیوان خواجه باد

1 ای ماه شب دریا ای چشمه زیبایی یک چشمه و صد دریا فری و فریبایی

2 من زشتم و زندانی اما مه رخشنده در پرده نه زیبنده است با آن همه زیبایی

3 افلاک چراغان کن کآفاق همه چشمند غوغای شبابست و آشوب تماشایی

4 سیمای تو روحانی در آینه دریاست ارزانی دریا باد این آینه‌سیمایی

1 کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آیی

2 ماه در ابر رود چون تو برآیی لب بام گل کم از خار شود چون تو به گلزار آیی

3 شانه زد زلف جوانان چمن باد بهار تا تو پیرانه‌سر ای دل به سر کار آیی

4 ای بت لشکری ای شاه من و ماه سپاه سپر انداخته‌ام هرچه به پیکار آیی

1 از همه سوی جهان جلوه او می‌بینم جلوه اوست جهان کز همه سو می‌بینم

2 چشم از او جلوه از او ما چه حریفیم ای دل چهره اوست که با دیده او می‌بینم

3 تا که در دیده من کون و مکان آینه گشت هم در آن آینه آن آینه‌رو می‌بینم

4 او صفیری که ز خاموشی شب می‌شنوم وآن هیاهو که سحر بر سر کو می‌بینم

1 شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم

2 نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم

3 همه به کاری و من دست شسته از همه کاری همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم

4 خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم

1 ز دریچه های چشمم نظری به ماه داری چه بلند بختی ای دل که به دوست راه داری

2 به شب سیاه عاشق چکند پری که شمعی است تو فروغ ماه من شو که فروغ ماه داری

3 بگشای روی زیبا ز گناه آن میندیش به خدا که کافرم من تو اگر گناه داری

4 من از آن سیاه دارم به غم تو روز روشن که تو ماهی و تعلق به شب سیاه داری

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی