آثار شهریار

صفحه 15 از 17
17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار شهریار / گزیدهٔ غزلیات شهریار

گزیدهٔ غزلیات شهریار

1 ریختم با نوجوانی باز طرح زندگانی تا مگر پیرانه سر از سر بگیرم نوجوانی

2 آری آری نوجوانی می توان از سرگرفتن گر توان با نوجوانان ریخت طرح زندگانی

3 گرچه دانم آسمان کردت بلای جان ولیکن من به جان خواهم ترا عشق ای بلای آسمانی

4 ناله نای دلم گوش سیه چشمان نوازد کاین پریشان موغزالان را بسی کردم شبانی

1 بار دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانی داستانها دارم از بیداد پیری با جوانی

2 وا عزیزا گوئی آخر گر عزیزت مرده باشد من چرا از دل نگویم وا جوانی وا جوانی

3 خود جوانی هم به این زودی به ترک کس نگوید من ز خود آزردم از فرط جوانی ها جوانی

4 تا به روی چشم سنگین عینک پیری نهادم مینماید محو و روشن چون یکی رؤیا جوانی

1 خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم

2 خدایا خاطرات سرکش یک عمر شیدایی گرفته در دماغی خسته چون خوابی پریشانم

3 خیال رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد خدایا این شب آویزان چه می خواهند از جانم

4 پریشان یادگاریهای بر بادند و می پیچند به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم

1 در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم

2 با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

3 دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم

4 پروانه را شکایتی از جور شمع نیست عمریست در هوای تو می‌سوزم و خوشم

1 در بهاران سری از خاک برون آوردن خنده ای کردن و از باد خزان افسردن

2 همه این است نصیبی که حیاتش نامی پس دریغ ای گل رعنا غم دنیا خوردن

3 مشو از باغ شبابت بشکفتن مغرور کز پیش آفت پیری بود و پژمردن

4 فکر آن باش که تو جانی وتن مرکب تو جان دریغست فدا کردن و تن پروردن

1 بلبل عشقم و از آن گل خندان گویم سخن از آن گل خندان به سخندان گویم

2 غزل آموز غزالانم و با نای شبان غزل خود به غزالان غزلخوان گویم

3 شعر من شرح پریشانی زلفی است شگفت که پریشان کندم گر نه پریشان گویم

4 آنچه فرزانه به آزادی و زنهار نگفت من دیوانه به زنجیر و به زندان گویم

1 فریب رهزن دیو و پری تو چون نخوری که راه آدم و حوا زده است دیو و پری

2 به پرده‌داری شب بود عیب ما پنهان ولی سپیده‌دمان می‌رسد پرده‌دری

3 سرود جنگل و دریاچه سنفونی‌هایی است برون ز دایره درک و رانش بشری

4 به باغ چهچه سحر بلبلان سحر به کوه قهقه شوق کبک‌های دری

1 نوشتم این غزل نغز با سواد دو دیده که بلکه رام غزل گردی ای غزال رمیده

2 سیاهی شب هجر و امید صبح سعادت سپید کرد مرا دیده تا دمید سپیده

3 ندیده خیر جوانی غم تو کرد مرا پیر برو که پیر شوی ای جوان خیر ندیده

4 به اشک شوق رساندم ترا به این قد و اکنون به دیگران رسدت میوه ای نهال رسیده

1 نالد به حال زار من امشب سه تار من این مایه تسلی شب های تار من

2 ای دل ز دوستان وفادار روزگار جز ساز من نبود کسی سازگار من

3 در گوشه غمی که فراموش عالمی است من غمگسار سازم و او غمگسار من

4 اشک است جویبار من و ناله سه تار شب تا سحر ترانه این جویبار من

1 شکفته‌ام به تماشای چشم شهلایی که جز به چشم دلش نشکفد تماشایی

2 جمال پردگی جاودانه ننماید مگر به آینه پاکان سینه سینایی

3 رواق چشم که یک انعکاس او آفاق محیط نه فلکش زورقی به دریایی

4 دلی که غرق شود در شکوه این دریا به چشم باز رود در شگفت رؤیایی

آثار شهریار

17 اثر از گزیدهٔ غزلیات شهریار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گزیدهٔ غزلیات شهریار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی