هر کسی را که از شاه نعمتالله ولی مفردات 265
1. هر کسی را که باشدش سر کل
صحبت او همه بود کل کل
...
1. هر کسی را که باشدش سر کل
صحبت او همه بود کل کل
...
1. هر کسی کو دلیل او باشد
بد نباشد بگو نکو باشد
...
1. هر که او رو ز غیر او بر تافت
پرتو نور او بر او برتافت
...
1. هر که بر نور رفت و باز آمد
شک ندارم که او پشیمان است
...
1. هر که در بند نفس حیوان است
بندهٔ آب و چاکر نان است
...
1. هر که دریافت آن از انسان است
لاجرم این فقیر از آن سان است
...
1. هر که سلطان خویش نشناسد
عزت او تمام کی دارد
...
1. هر کس که نهد تاج سر ما بر سر
فارغ شود از درد سر هر دو سرا
...
1. هر یار که ثابت نبود در یاری
شاید که ورا به یاریش نشماری
...
1. هرچه داری به عشق او درباز
تا کند او به روی تو در باز
...
1. هرکه رو را ز غیر او بر تافت
پرتو نور او بر او برتافت
...
1. همچو غنچه تمام بگشوده
نور خود را به عین خود دیده
...