آثار سیف فرغانی

صفحه 52 از 59
59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی

1 نبات خطت گرد لب رسته چیست زمرد ز لعلت شکرچین شده

2 از اندام تو هست پیراهنت شب و روز حمال نسرین شده

3 بنفشه خطی روی تو گلشنی است درو لاله را خال مشکین شده

4 صبا چون بر آن زلف کرده گذر مشام جهان عنبرآگین شده

1 ای لب لعل ترا بنده بجان شیرینی لب نگویم که شکر نیست بدان شیرینی

2 نام لعل لب جان بخش تو اندر سخنم همچنانست که درآب روان شیرینی

3 لب نانی که بآب دهنت گردد تر شهد دریوزه کند زآن لب نان شیرینی

4 بوسه یی داد لبت،قصد دگر کردم،گفت کین یکی بس بود از بهر دهان شیرینی

1 بچشم مست خود آن را که کرده ای نظری نمانده است ز هشیاری اندرو اثری

2 می مشاهده تو بجام نتوان خورد که من چو چشم تو مستم بجرعه نظری

3 اگر چو آب بگردی بگرد روی زمین در آب و آینه بینی چو خویشتن دگری

4 ترا بدیدم و بر من چو روز روشن شد که آفتاب بزاید ز مادر و پدری

1 ای سازگار با همه با من نساختی با دوستدار خویش چو دشمن نساختی

2 تو همچو جان لطیفی و من همچو تن کثیف ای جان ترا چه بود که با تن نساختی

3 ای از زبان چرب سخن گفته همچو آب با آب شعر بنده چو روغن نساختی

4 بیتی نگفتم از پی سوز وصال تو کآن را بهجر نوحه و شیون نساختی

1 بدیدم بر در یار ایستاده چو من بودند بسیار ایستاده

2 بسوز سینه وآب دیده چون شمع بشب در خدمت یار ایستاده

3 برآن نقطه که در مرکز نگنجد بسر مانند پرگار ایستاده

4 بگرد دوست سربازان عاشق چوگرداگرد (گل) خار ایستاده

1 در حضرت تو کآنجاسلطان کند غلامی عشقت بداد مارا جامی بدوست کامی

2 در سایه مانده بودم چون میوه نارسیده خورشید عشقت آمد ازمن ببرد خامی

3 از عشق قید کردم بر پای دل که چون خر بیرون راه می شد اسبم زبی لگامی

4 پای غم تو بوسم چون کرد دست حکمش مر سر کش هوا را منع ازفراخ گامی

1 درتو، زهی صورت تو گنج معانی، لطف الهی خزینه ییست نهانی

2 در صفت صورت تو لال بماند ناطقه را گر زبان شوند معانی

3 هرکه ترا بر زمین بدید ندارد بهر مه وخور بآسمان نگرانی

4 روح کند کام خویش خوش چوتو مارا ذوق لب خود ببوسه یی بچشانی

1 هرکس از عشق می زند نفسی عاشق تو به جز تو نیست کسی

2 شکرستان حسنی و ماییم شکرستان حسن را مگسی

3 نظری سوی ما گدایان کن کندرین حسرتند خلق بسی

4 در دل هرکسی ز تو سوزی در سر هریکی ز تو هوسی

1 مباد دل ز هوای تو یک زمان خالی که بی هوای تو دل تن بود ز جان خالی

2 همای عشق ترا هست آشیانه دلم مباد سایه این مرغ از آشیان خالی

3 ز روی تو ز زمین تا بآسمان پرنور ز مثل تو ز مکان تا بلامکان خالی

4 خیال روی توام در دلست پیوسته ز مهر و ماه کجا باشد آسمان خالی

1 بخود نظر کن اگر می خوهی که جان بینی بجان که آنچه ز جان خوشترست آن بینی

2 دل شکسته ما در نظر کجا آید ترا که در تن خود بنگری و جان بینی

3 ترا بباغ چه حاجت بود که هر ساعت ز روی خویش در آیینه گلستان بینی

4 وگر تو می خوهی ای عاشق دقیق نظر کزو سخن شنوی یا ازو دهان بینی

آثار سیف فرغانی

59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سیف فرغانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی