3 اثر از الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 گر در آورد یافت خلد و نعیم ورنه جای ویست قعر جحیم

2 آنکه پهلو همی زند با من پهلویی را نداند از دامن

3 شعر من گل محال او خار است خود خریدار ما پدیدارست

4 حکما را بُوَد به خوان جلال لقمه و سحر و نظم هر سه حلال

1 دوستی مخلص اندرین شهرم کرد از صدق و دوستی بهرم

2 خانه‌ای بهر من به رحمت دل کرد و یک دست جامه خانه ز ظل

3 سقف او وقف خانهٔ افلاک خوانده در صحن مالک‌الاملاک

4 خشت او از بهشت داده خبر خاکش از باد و آب برده اثر

1 حسب حال آنکه دیو آز مرا داشت یک چند در گداز مرا

2 گرد آفاق گشته چون پرگار گرد گردان ز حرص دایره‌وار

3 شاه خرسندیم جمال نمود جمع و منع و طمع محال نمود

4 شدم اندر طلاب مال ملول از جهان و جهانیان معزول

1 من نه مرد زن و زر و جاهم به خدا ار کنم وگر خواهم

2 گر تو تاجی دهی ز احسانم به سرِ تو که تاج نستانم

3 زانکه چون طوق منّتت بکشم لقمهٔ خوان نعمتت نچشم

4 نبوم بهر طمع مدحت گوی این نیابی ز من جز از من جوی

1 از دل آبستن است خامهٔ من زان همی گِل خورد چو آبستن

2 کز همه چیز تیره و روشن نکند آرزو چو آبستن

3 سایه باید ز گل چو در ارمم امن باید ز بد چو در حرمم

4 تا ز روز و شب توام اثرست شب من روز و زهر من شکرست

1 بدر بودم شدم هلال مثال نه بخندند ابلهان ز هلال

2 چون هلال دوتا شدم باریک گشت عالم به چشم من تاریک

3 پنبه از گوش کرد بیرون مرگ که بساز از برای رفتن برگ

4 شیر یک سالگیم کرد اثر پس چل سال گرد عارض و سر

1 ایهّاالناس روز بی‌شرمیست نوبت شوخی و کم آزرمی است

2 عادت و رسم روزگار بدست خاصه با آنکه خاصهٔ خرد است

3 زانکه اهل زمانه نااهلند شحنهٔ ظلم و قاضی جهلند

4 هرکه را روزگار مسخره کرد نامش اندر میان ما سره کرد

1 آن شنیدی که بود پنبه‌زنی مفلس و قلتبانش خواند زنی

2 گفتش ای زن مرا به نادانی مفلس و قلتبان چرا خوانی

3 چه بود جرم من چو باشم من مفلس از چرخ و قلتبان از زن

4 زیرکی را که دل نخواهد رنج عافیت کنج به قناعت گنج

1 نوح را گرچه عمر داد اله اندرین خاک نهصد و پنجاه

2 کرد دعوت به آشکار و نهان کافران را به هر زمان و اوان

3 خلق نشنید هیچ دعوت نوح هیچ کس قول او نداشت فتوح

4 اندر آن طول عمر نهصد سال سی و نه تن ز وی شنید مقال

1 رقص کن پیش دل به چارهٔ خویش خرقه کن دلق چارپارهٔ خویش

2 زانکه در بارگاه بی‌بندی نبود جان و جامه پیوندی

3 چند باشد به بند نان با تو دو جوان مرد عقل و جان با تو

4 چون شه آباد شد شهید آمد آنگه از عقل و شرع یابی داد

آثار سنایی غزنوی

3 اثر از الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.