3 اثر از الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 دوستی مخلص اندرین شهرم کرد از صدق و دوستی بهرم

2 خانه‌ای بهر من به رحمت دل کرد و یک دست جامه خانه ز ظل

3 سقف او وقف خانهٔ افلاک خوانده در صحن مالک‌الاملاک

4 خشت او از بهشت داده خبر خاکش از باد و آب برده اثر

1 خلق از این خانه بر حذر باشد خواجه احمد حذورتر باشد

2 آنکه خامه‌ش ز سحر بر قرطاس شب و روزی نگاشت از انقاس

3 معنی اندر میان خط سیاه درج کرده چو دین میان گناه

4 گرنه آن سحر کردی اندر دم آب کاغذ ببردی آب از نم

1 ای که در زیر طبع گردونی چند گویی مرا که از دونی

2 با چنین گنج در چنین گنجی چه گنه گنج را تو ناگنجی

3 رنج با گنج و زحمت نااهل چون بریدی طمع ترا شد سهل

4 زحمت خود ز اهل عصر بکاه هرچه خواهی ز خالق خودخواه

1 گوشه‌ای گیر از این جهان مجاز توشهٔ آن جهان درو می‌ساز

2 نه ترا با کسی بُوَد پیوند تا تو گوئی بدرد و آنکس خند

3 دولت دین چو روی بنماید پشت بر کاینات فرماید

4 دیده چون کحل آشنایی یافت دل تاریک روشنایی یافت

1 آن شنیدی که بود پنبه‌زنی مفلس و قلتبانش خواند زنی

2 گفتش ای زن مرا به نادانی مفلس و قلتبان چرا خوانی

3 چه بود جرم من چو باشم من مفلس از چرخ و قلتبان از زن

4 زیرکی را که دل نخواهد رنج عافیت کنج به قناعت گنج

1 از پی نای و چنگ بوالخداش خانه‌ای تنگ ساخت بوالنباش

2 تا همی گربه نای دارد و چنگ موش را چیست به ز خانهٔ تنگ

3 تا بود گربه مهتر بازار نبود موش جلد دوکان‌دار

4 تا بود گربه در کمان کمین موش را گلشن است زیر زمین

1 آن شنیدی که رفت نادانی به عیادت به درد دندانی

2 گفت با دست از این مباش حزین گفت آری ولیک سوی تو این

3 باد باشد چو بی‌خبر باشی آب و آتش چو خاک برپاشی

4 بر من این درد کوه پولادست چون تو زین فارغی ترا بادست

1 سلوتی نیست روح را از کس سلوت روح خلوت آمد و بس

2 دهر بد رای و خلق بد بینند راهت این است و مردمان اینند

3 یا به خلوت به خوش دلی تن زن یا بر اینها نشین و جان می‌کن

4 کی فروشد خرد به رستهٔ جان آب سی‌ساله را به تایی نان

1 من نه مرد زن و زر و جاهم به خدا ار کنم وگر خواهم

2 گر تو تاجی دهی ز احسانم به سرِ تو که تاج نستانم

3 زانکه چون طوق منّتت بکشم لقمهٔ خوان نعمتت نچشم

4 نبوم بهر طمع مدحت گوی این نیابی ز من جز از من جوی

1 ذم شنیدی ز مرغ عیسی‌رو مدحم اکنون ز آفتاب شنو

2 گرچه چون من سخنگزاری نیست بهتر از شاه گوش داری نیست

3 ورچه زین به سخن گزارد شاه چشم دارم که گوش دارد شاه

4 خود چه گویم که در سپید و سیاه نیک دانم که نیک داند شاه

آثار سنایی غزنوی

3 اثر از الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.