1 توانگران که هم سیم و زر زیاده کنند برای راحت میراث خود نهاده کنند
2 دهند نسیه خوران را حواله سادات چراغ ریخته انذر امامزاده کنند
1 دلم ز دست جفایت ز بس به تنگ آمد ز آه نیمه شب چارهای به چنگ آمد
2 ولی عجب کنم از سختی دلت که ز آه هزار تیر فکندم مگر به سنگ آمد
1 در حشر رسولان خلف روی خراشند بر آتش وانفسی خود اشک بپاشند
2 اندر غم خویش و خبر از امتشان نیست چون تیشه تمام از طرف خویش تراشند
1 نیست دردی که ز هر گوشه مهیای تو نیست خیز کاین جای تو نیست
2 شمیر نیلی کند که از ظلم رخ دختر تو کودک مضطر تو
3 مگر این سوخته دل دخت دلآرای تو نیست خیز کاین جای تو نیست
4 تنت امروز چنین سرمه صفت مینگرم خاک عالم به سرم
1 به عرش سود سر فخر خویشتن را فرش از این شرافت بیمنتهای فیض عظیم
2 نمود گوهر پاکی مقام در دل خاک که در بهاء بها بود همچو در یتیم
3 به نور وادی ایمن چه طور سینا گشت محل امن خواص و وام در تعظیم
4 رقم نمود به تاریخ مرقدش (صامت) صفای خلد ببین و مقام ابراهیم
1 جهانا میجهانی رخش کین تا کی در این پیدا عجب بیدادها بینم در این ببدا ز تو پیدا
2 کنی تا کی به یک کاسه دهی تا کی به یک کیسه عسل با زهر حنظل باطبر زد خار با خرما
3 خرا شد صورت دل چند از دستت بهر محفل غریب و بومی و مجنون و عاقل بنده و مولا
4 بپا شد تا کی از جودت به دامان اشک از دیده زن و مرد و بزرگ و کوچک و فرزانه و شیدا
1 به گوش خلق ز بس شد ز باد غفلت پر نهیب مرگ بود چون نوای زنگ شتر
2 چنان نجاست طول عمر سرایت کرد که قلب شسته نگردد ز آب جاری و کر
3 هر آنچه آیت تنبیه حق کند ظاهر بود حکایت گاو و خر و جو و آخر
4 رست چون «کذبت قوم لوط بالنذر» است مشاهدات پیا پی و بینات زیر
1 شکر ز گفته (صامت) ز بس فراوان است بهای شکر و بازار قند ارزان است
2 ولی هزار شکر جای نان نمیگیرد هزار شعر و غزل پیش گرده حیران است
3 زانرو ببر هر که بخواهم بروم آن هم به تو و لطف تو باشد محتاج
4 از اول صبح کون تا شام معاد جز ختم رسل هادی کل فخر عباد
1 چون جناب قدوه الامجاد فخرالذاکرین شد به باغ خلد نزد آل یاسین همنشین
2 کلک (صامت) بهر تاریخ وفات او نوشت کرد حق یک سر به جنت جای زینالعابدین
1 در زمان دولت فرمانروای کشور جم شه مظفر خسرو فرخنده ظل الله اعظم
2 جامع علم و عمل مجموعه توفیق و تقوی حافظ دین حامی شرع رسولالله خاتم
3 آیت الله مقتدای خلق عبدالله که یزدان کرده حافظ بیضه اسلام را بروی مسلم
4 جامع المعقول والمنقول کز درک معارف ساخت از هر باب کشف معضلات ماتقدم