7 اثر از کتاب المواد و التاریخ صامت بروجردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کتاب المواد و التاریخ صامت بروجردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار صامت بروجردی / کتاب المواد و التاریخ صامت بروجردی

کتاب المواد و التاریخ صامت بروجردی

1 جهانا می‌جهانی رخش کین تا کی در این پیدا عجب بیدادها بینم در این ببدا ز تو پیدا

2 کنی تا کی به یک کاسه دهی تا کی به یک کیسه عسل با زهر حنظل باطبر زد خار با خرما

3 خرا شد صورت دل چند از دستت بهر محفل غریب و بومی و مجنون و عاقل بنده و مولا

4 بپا شد تا کی از جودت به دامان اشک از دیده زن و مرد و بزرگ و کوچک و فرزانه و شیدا

1 در زمان دولت فرمانروای کشور جم شه مظفر خسرو فرخنده ظل الله اعظم

2 جامع علم و عمل مجموعه توفیق و تقوی حافظ دین حامی شرع رسول‌الله خاتم

3 آیت الله مقتدای خلق عبدالله که یزدان کرده حافظ بیضه اسلام را بروی مسلم

4 جامع المعقول والمنقول کز درک معارف ساخت از هر باب کشف معضلات ماتقدم

1 آه که صد پاره جگر شد حسن دارد ز زن داد از بیداد زن

2 زهر معاویه کافر ز سر کرد جهان را همه بیت الحزن

3 شیر خدا پادشه لو کشف جانب یثرب بشتاب از نجف

4 آمده با فوج ملک صف به صف ورد زبان کرده همه با اسف

1 چون جناب قدوه الامجاد فخرالذاکرین شد به باغ خلد نزد آل یاسین همنشین

2 کلک (صامت) بهر تاریخ وفات او نوشت کرد حق یک سر به جنت جای زین‌العابدین

1 به گوش خلق ز بس شد ز باد غفلت پر نهیب مرگ بود چون نوای زنگ شتر

2 چنان نجاست طول عمر سرایت کرد که قلب شسته نگردد ز آب جاری و کر

3 هر آنچه آیت تنبیه حق کند ظاهر بود حکایت گاو و خر و جو و آخر

4 رست چون «کذبت قوم لوط بالنذر» است مشاهدات پیا پی و بینات زیر

1 سپهر بی‌وفا تا تیر عدوان در کمان دارد تن آزادگان را جای پیکان در نشان دارد

2 ز بس با اهل فضل و مردم دانا بود دشمن یکایک را به کف تیغ اجل اندر کمان دارد

3 به اهل بیت عصمت بس که میل دشمنی دارد بهر کس خادم آن آستان شد سرگردان دارد

4 از آنجایی که سازد ناگهان چون غنچه خاموشش چون سوسن هر که در گلزار هستی ده زبان دارد

1 هر که قدم زد چو غلامحسین در ره تحصیل مقام حسین

2 مست ز جان کرد گذر مردوار از اثر نشئه جام حسین

3 رفت سوی کرببلا از وطن بهر زیارت به سلام حسین

4 گفت چو موسی ارنی تا شنفت مژده رویت ز کلام حسین

1 داد کز بیداد کردون وز جفای آسمان نیست یک دم خاطری آسوده از کید جهان

2 راحت دنیا غم است و عشرت او ماتم است شادیش در پی عزا باشد بهارش را خزان

3 سال و مه دارد خیال کشتن خرد و بزرگ روز و شب باشد به فکر صدمه پیر و جوان

4 چون محمد ذاکر مظلوم دشت کربلا دید دنیا را سراسر دار اندوه و فغان

1 فرداست که از رحمت حق عاصی رانده خود را بطرب خانه فردوس رسانده

2 و آن کس که به شبها ز ریا نافله خوانده بیچاره کلاهش به پس معرکه مانده

1 مرد گر در پیش زن ببرتبه شد عارش کم است پیش پا افتد هر آن سنگی که مقدارش کمست

2 رفته رفته زن شود بر پشت آن شوهر سوار ریش او را گیرد و گوید که سربارش کم است

آثار صامت بروجردی

7 اثر از کتاب المواد و التاریخ صامت بروجردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کتاب المواد و التاریخ صامت بروجردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی