عمو از صامت بروجردی کتاب المراثی و المصائب 60
1. عمو ببین لب خشک و دل پریشان را
نما به درد من تشنه فکر درمان را
1. عمو ببین لب خشک و دل پریشان را
نما به درد من تشنه فکر درمان را
1. ای برادر تو پناه من گریان بودی
در صف ماریه غمخوار یتیمان بودی
1. کجاست راکبت ای مرکب نکوسیما
علی اکبر من کرده در کجا ماوی
1. گر حسین تشنه در راه خدا فانی نبود
کشتی عمرش ز تیغ شمر طوفانی نبود
1. فلک امان ز تو و بیحساب کردن تو
ستم به عترت ختمی مآب کردن تو
1. یا علی ای ابن عم غم نصیب
ای تو درد درمندان را طبیب
1. ای روی تو شمع محفل ما
زد داغ تو شعله بر دل ما
1. یا رسول الله حسینت بر زمین افتاده است
بر زمین کربلا از صدر زین افتاده است
1. ای گرامی گوهر درج عفاف
حوریان را خاک درگاهت مطاف
1. یا رب چون من به غربت کسی مبتلا نباشد
در پیش چشم دشمن بیاقربا نباشد
1. کسی که در غم شاه شهید گریانست
به درد معصیتش اشک دیده درمانست
1. ای برادر چیست حالت در تب و بیتابی هنوز
کرده سیرابت کسی یا تشنه آبی هنوز