17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی

1 اول آن است که چون نیت عزلت دارد بنده زین دایره جمع جدا خواهد بود

2 گوشه خانه‌ای امروز وطن خواهد ساخت کش خداوند جهان خانه خدا خواهد بود

3 مدتی مالک ملک شعرا بود بحق این زمان جامع جمع فقرا خواهد بود

4 پیش ازین در پی مخلوق به سر می‌گردید بعد ازین بر در معبود به پا خواهد بود

1 چون سر چاه بلا باز شود بر یعقوب حال پیراهن یوسف همه پوشیده شود

2 باش تا دولت ایام وصال آید باز بوی پیراهنش از مصر به کنعان شنود

1 ای وزیری که فلک حلقه به گوش در توست خود فلک را چه دری بهتر ازین می‌باید

2 پرتو رای تو را دید خرد گفت مرا چه مبارک سحری بهتر ازین می‌باید

3 توامان چون ز غلامان کمر بسته توست بر میانش کمری بهتر ازین می‌باید

4 خواست تا جلوه دهد دست تو طاووس ضمیر لیکنش بال و پری بهتر ازین می‌باید

1 شنودم که می‌گفت بشوده به شیخ که احوال حاجی است در اضطراب

2 چه من دوش خوابی عجب دیده‌ام که سیلی در آمد ز کوه زراب

3 عمارات حاجی و پالانهاش همی برد و می‌کرد یکسر خراب

4 یکی از خبیثان شهر این سخن به جایی رسانید و دادش جواب

1 ای جهانبشخ جوانبختی که اهل فضا را جز جنابت در جهان امروز استظهار نیست

2 نو عروس تازه روی فتح را در روز عرض جز به خون دشمنت گلگونه رخسار نیست

3 با عیار جوهر رای جهان آرای تو آفتاب زر فشان را گرمی بازار نیست

4 کیست آنکو با تو پا بیرون نهاد از دایره کو به کار خویشتن سرگردان تر از پرگار نیست

1 آصف ثانی رشیدالحق والدین آنکه هست آسمان عکسی ز روی عالم آرای شما

2 صاحبا از ماجرای حال خود من شمه‌ای عرض خواهم داشت بر رای اعلای شما

3 زان سبب بالای گردون خم شد اندر قدر صدر کو به عکس راستی بنشست بالای شما

4 هر کجا عزم تو پای مردی آرد در رکاب جز رکاب آنجا که دارد در جهان پای شما

1 فراز تخت معانی چو کوس فضل زنم سبق ز جمله اقران خود مرا باشد

2 عنایت و کرمت گر شود پذیر فتار سپهر در صدد بندگان ما باشد

3 برای یک دو سه بی دست و پای گاه سخن مرا چه رنجه کنی این سخن روا باشد

4 که از مکاره عنف توام عنا آمد هم از مکارم لطف توام شفا باشد

1 هدهد نامه رسان تاج کرامت بر سر نامه‌ای دوش به سلمان ز سلیمان آورد

2 سحری پیک نسیم آمد و از خاک درش مردم چشم مرا کحل سپاهان آورد

3 یا ایاز طرف بارگه محمودی مژده مرحمت و تحفه احسان آورد

4 آن نبی خلق که نامش چو نبی محمود است با وجود عظمت یاد ز سلمان آورد

1 ای شهنشاهی که این چرخ مقوس روز رزم طایران فتح را از پر تیرت بال کرد

2 طینت پاک تو را از جوهر عقل آفرید آن خداوندی که شخص آدم از صلصال کرد

3 گرد خیلت را ظفر در چشم دولت سرمه کرد ظل چترت را فلک بر روی دولت خال کرد

4 دست تو ابواب آمال خلایق کرد باز دامن خواهندگان از مال مالامال کرد

1 شها قمری طوق‌دار تو آمد که تا آستان بوسد و باز گردد

2 اگر هست ره تا چو دولت در آید وگر نیست چون بلا باز گردد

آثار سلمان ساوجی

17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی