خداوندا از افراط شراب از سلمان ساوجی قطعه 1
1. خداوندا از افراط شراب شرب دوشینه
دمادم میرسد جانم به لب چون ساغر صهبا
1. خداوندا از افراط شراب شرب دوشینه
دمادم میرسد جانم به لب چون ساغر صهبا
1. خواجه از فرط بزرگی همچو *** شد که دماغ
لاجرم بهر بزرگان *** نجنباند ز جا
1. ای سکندر دولتی کاوصاف لطفت دم به دم
میگشاید از زبان، صد چشمه حیوان مرا
1. یک حدیثم یادگارست از پدر
کای پسر چون حاجتی افتد تو را
1. دوش چون در تتق غیب بخوابانیدم
این دو هندوی جهاندیده نورانی را
1. خداوندا چنین شهری که از آب و هوا خاکش
زد آتش در درون صد بار آب زندگانی را
1. هوس مملکت چرا نبود
بعد ازین هر گدا و تونی را
1. بر آستان رفیع خدایگان جهان
سپهر کوه و قار آفتاب ابر عطا
1. آصف ثانی رشیدالحق والدین آنکه هست
آسمان عکسی ز روی عالم آرای شما
1. به سال هفتصد و هفتاد و پنج گشت خراب
به آب شهر معظم که خاک بر سر آب
1. شنودم که میگفت بشوده به شیخ
که احوال حاجی است در اضطراب
1. جهان جود و مروت سپهر فضل و کرم
که خاک پای تو را چاکرست آب حیات