ای حاصل دور سال و ماه عالم از سلیم تهرانی رباعی 72
1. ای حاصل دور سال و ماه عالم
وی سایه ی لطف تو پناه عالم
1. ای حاصل دور سال و ماه عالم
وی سایه ی لطف تو پناه عالم
1. خود را چه اسیر غم ایام کنم؟
رفتم که شراب عیش در جام کنم
1. دستی به چمن دراز بر گل نکنم
تکلیف نوا به هیچ بلبل نکنم
1. نه دل که چو گل به پیش یاری داریم
نه جان که ازو امید کاری داریم
1. ما حاصل شاخسار خشکی داریم
گل نیست به دست، خار خشکی داریم
1. ای آنکه ترا مدح و ثنا می گویم
نامت چوبرم، نام خدا می گویم
1. آسوده نه ایم یک زمان از رفتن
اما نکنیم آه و فغان از رفتن
1. در وادی عشق، شعله خس پوش مکن
از زمزمه ی شوق فراموش مکن
1. زان طرف کله چو کاکل آید بیرون
دود از دل شاخ سنبل آید بیرون
1. تا آمدن تو شوق را گشت یقین
بندد ز طرب، خانه ی دل را آیین
1. با هم دو برادر سیه فام ببین
گویی که دوپاره کرده ای یک سرگین
1. ای آن که معانی ز تو محتاج شده
ناموس سخن از تو به تاراج شده