4 اثر از قطعات در دیوان اشعار سحاب اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سحاب اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قطعات در دیوان اشعار سحاب اصفهانی

1 چیست آن لعبت که دهر از منظرش زیور گرفته؟ گر چه برقع از سه نیلی پرده بر منظر گرفته

2 روز چون آئینه صیقل داده روی خویشتن را شب زعکس آن فروغ آئینه دیگر گرفته

3 گه نظیرش گشته از کتف پیمبر آشکارا گه طریق رجعت از ایمای پیغمبر گرفته

4 گاه دیدن بسکه آب از دیده می بارد لقایش آستین نظارگان وی به چشم تر گرفته

1 گویند که در قریه ی فین کآب و هوایش مستحسن اطباع و پسند سلق افتد

2 از صبح که خورشید بر آرد ز افق سر تا شام که خور باز به سمت افق افتد

3 هر لحظه شتابند سوی چشمه زنی چند کز پرتو روشان به صحاری تتق افتد

4 وز بیم قرقچی گه آمد شد ایشان غوغا و فغانی به تمام طرق افتد

1 ای فلک جاه ملک رتبه که در زیور و زیب گوش چرخت زنعال سم ابرش باشد

2 طلعتت غیرت این بزم منور آمد رفعتت برتر از این سقف منقش باشد

3 جان احباب زلطف تو فرح یاب بود دل حساد زبیم تو مشوش باشد

4 بد گمانی زمن از بیهده حرفی و مرا دل از این مرحله چون نعل در آتش باشد

1 خان جم شوکت خدیو آسمان رفعت حسین آنکه ساید رایت جاهش به فرق فرقدان

2 آنکه بارایش کم از فلس است صد گنج گهر آنکه با حلمش کم از کاهی است صد کوه گران

3 از عطا بحریست طبعش لیک بحری بی کنار در سخا ابریست دستش لیک ابری درفشان

4 ابلق دوران نتابد هرگز از امرش لگام توسن گردون نپیچد هرگز از حکمش عنان

1 خان بزرگ خطه ی شروان اگرچه فخر بر میر گنجه والی تفلیس می کند

2 سر پیش او فرود نیارم، چگونه کس تعظیم این چنین جنبی پیس می کند

3 ابلیس را ز سجده ی آدم چو بود ننگ آدم چگونه سجده بر ابلیس می کند

4 جناب واعظ و مفتی کز آن دو گر گویم صفات نیک فزون از شماره خواهد شد

1 چو شد دلگشا آن دل افروز باغ به حکم محمد تقی خان بنا

2 (سحاب) از پی سال تاریخ گفت «گشاید دل از ساحت دلگشا»

1 هزار افسوس از فاطمه که دست اجل گل وجودش بر دوحه ی حیات نهشت

2 هزار حیف از آن تازه گل که مانندش گلی به باغ جهان باغبان صنع نکشت

3 گسست رشته ی عمرش ز هم فغان از چرخ که دور چرخ چنین رشته ی حیات نرشت

4 حریر در خور بالین و بسترش نه ولی سپهر بستر او خاک کرد و بالین خشت

1 بعد قرنی خواستم تقویمی از سال جدید از توای سر خیل ارباب نجوم آقا حسین

2 از صبوری دل به مایوسی کشیدم عاقبت ای فلک را از تو زیب و اختران را از تو زین

3 بس نکو گفت آنکه گفت، الصبر مفتاح الفرج بس متین گفت آنک گفت، الیاس احدی الرامتین

1 شود چو شاد زقتلم دل من و تو مترس ز یک گناه که در ضمن آن بود دو ثواب

2 مپرس حال دل من بخون کیست ببین تو را به پنجه نگار و مرا به چهره خضاب

3 به خواب روی تو آید به دیده ی من اگر جدا ز روی تو در دیده ی من آید خواب

4 نکرد منع نگه یا نکرد رازم فاش کدام اثر که به حالم نکرد چشم پر آب؟

1 امیر فلک آستان فخر گیتی خدیو ملک پاسبان خان دوران

2 سپهر ایالت جهان عدالت طراز جلالت محمد تقی خان

3 کرم گستری کز پی بذل دستش که چون ابر بهمن شود گوهر افشان

4 مطر در منثور گردد به دریا حجر لعل رخشان شود در بدخشان

آثار سحاب اصفهانی

4 اثر از قطعات در دیوان اشعار سحاب اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سحاب اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.