دیماه دم سپیده و سرما از صفای اصفهانی قصیده 1
1. دیماه دم سپیده و سرما
ای ترک بیار آتش مینا
...
1. دیماه دم سپیده و سرما
ای ترک بیار آتش مینا
...
1. درهم شکست زلف چلیپا را
آشفته کرد سلسله ما را
...
1. دیدم شکسته طره مشکین را
آن ترک خلخ و چگل و چین را
...
1. کسیکه خلق هدایش دهد هوای خدا
همانکسست که برد بتیغ حلق هوی
...
1. شب گذشته مرا دست عشق نصرت یاب
ز روی شاهد مقصود برفکند نقاب
...
1. جز دل عارف شجر نور نیست
موسی ما را هوس طور نیست
...
1. امروز باز گیتی در نشو و در نماست
حشرست اینکه در بنه بوستان بپاست
...
1. شب قدر ما آنزلف چنو شام سیاست
روز را گر بودی قدر ز قدر شب ماست
...
1. فارس فحل منم حکمت یکران منست
از ازل تا بابد عرصه میدان منست
...
1. بگل سوری ماند رخ آن ترک پسر
که سپارند بدو غالیه لاله سپر
...
1. مرا ای هوای بهار معطر
تویی یا به مغز اندرون نافه تر
...