چون اشتیاق من به تو افزون ز از ادیب صابر مقطع 1
1. چون اشتیاق من به تو افزون ز شرح بود
ممکن نشد که شرح دهم اشتیاق را
...
1. چون اشتیاق من به تو افزون ز شرح بود
ممکن نشد که شرح دهم اشتیاق را
...
1. خیال تو یک ساعت از چشم من
نگردد چو مهر تو از دل جدا
...
1. ز بخشندگان صحن عالم تهی شد
قضا مرگ بخشید بخشندگان را
...
1. مویم سپید و نامه سیه ماند از گناه
جز عذر و توبه چاره ندانم گناه را
...
1. همه از عشق زندگانی خویش
دوست می داشتم جوانی را
...
1. اهل عطا کسی است که فضلی بود در او
نبود هر آن عطا که بدین کس دهی خطا
...
1. هرکه سعی بد کند در حق خلق
همچو سعی خویش بدبیند دعا
...
1. چرا تفاخر جویی بر این و آن به لقب
چرا تکبر برزی بر این و آن به خطاب
...
1. ننویسی جواب نامه من
نامه من نیرزدت به جواب
...
1. جهانی منم بی نصیب از جهان
ز روی مثابت ز رای مصیب
...
1. ای فلک قدری که شمس دین و دین دولتی
دولت تو دولت دنیا و دین و دولت است
...
1. رئیس و سید شرق و خراسان
جمال تو سعادت را سعادت
...