آثار ادیب صابر

صفحه 2 از 6
6 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.

غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر

1 تنگ است مرا دل ز غم تنگ دهانی چون موی شدم در هوس موی میانی

2 از خون جگر چهره من لاله ستان است تا دورم از آن چهره چون لاله ستانی

3 ای داده مرا وصل تو هر ساعت سودی دارم ز فراق تو به هر لحظه زیانی

4 تیمار من و ناز تو را نیست قیاسی حسن تو و اندوه مرا نیست کرانی

1 گر مرا سودای آن یار کمانکش نیستی دل ز تیر غمزگان او چو ترکش نیستی

2 شادی از دیدار من پنهان نگشتی چون پری گر دلم در بند آن حور پری وش نیستی

3 گر نه خوار از عشق (او) چون خاک پیش بادمی مر مرا در دیده و دل آب و آتش نیستی

4 گر نبودی صورت او آفت نقاش چین صورت عشقش مرا در دل منقش نیستی

1 آن عهد و وفای ما کجا شد از هر دو دلت چرا جدا شد

2 دی عادت تو همه وفا بود امروز چرا همه جفا شد

3 بر لشکر حسن، پادشاهی چونین شود آنکه پادشا شد

4 تا تو بشدی بشد قرارم معلوم نمی شود کجا شد

1 رونق گرفت کار می از روزگار گل خوبی و دلبری است همه کار و بار گل

2 لطف رحیق یافت مزاج می لطیف آب عقیق برد رخ آبدار گل

3 هر در که ریخت دیده من در فراق یار آورد ابر و کرد سراسر نثار گل

4 می خور به وقت بلبل و گل در میان باغ اکنون که یافت بلبل عاشق کنار گل

1 با من دلت آشنا نمی گردد وز تو دل من جدا نمی گردد

2 هر چند وفای من رها کردی از دست تو دل رها نمی گردد

3 از بهر سه بوسه زان دو لب هرگز یک حاجت من روا نمی گردد

4 روزی که دو چشم من نمی گرید درشهر یک آسیا نمی گردد

1 هر گه که گل لعل بخندد به چمن بر جز جام می لعل نشاید به دهن بر

2 من جامه گر از جور غم عشق دریدم گل جامه ز جور که دریده است به تن بر

3 فریاد کند هر که به بیداد در افتد فریاد ز رعد آمد و بیداد به من بر

4 ماند به سرشک من و رخساره معشوق هر قطره که شبگیر درافتد به سمن بر

1 گشتم از هجر او نزار چو نی وعده وصل او ندانم کی

2 او بت دلبرست و نیست مرا هیچ کاری به جز پرستش وی

3 ای بهاری که بی هوای بهار روی تو گل دماند اندر دی

4 گر گل است از دو عارض تو خجل چون ز مژگان من گشاید خوی

1 گرچه رخش همیشه حکایت ز مه کند مه چون جمال صورت او دید خه کند

2 تا برمه دو هفته ز دیبه کله نهاد مه با فلک همی گله آن کله کند

3 گر عارضش به نور کند روز را سپید شب را همیشه ظلمت زلفش سیه کند

4 تایب که قصد دیدن او کرد، در زمان از توبه باز گردد و قصد گنه کند

1 دوش نبرده ست مرا هیچ خواب خفتن عشاق نباشد صواب

2 چشم من ار خواب نیابد رواست آب گرفته است در او جای خواب

3 گر شکر آمد لب شیرین یار چونکه مرا تلخ فرستد جواب

4 در لب لعلش همه نوش است و قند در سر زلفش همه پیچ است و تاب

1 ای دو لب تو ز شهد خوشتر زندان توام ز مهد خوشتر

2 بدخو مشو و تبه مکن عهد خوی خوش و حسن عهد خوشتر

3 گر وصل تو را به جهد یابم کاری نبود ز جهد خوشتر

4 ور شهد خوش است گو همی باش بوس تو مرا ز شهد خوشتر

آثار ادیب صابر

6 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.