آثار ادیب صابر

صفحه 5 از 6
6 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.

غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر

1 شب شنیدستی ز روز آویخته ماه دیدستی ز مشک انگیخته

2 لاله پیش روی نرگس صف زده گرد مرجان گرد عنبر بیخته

3 این همه بر روی زیبا روی اوست عاشقان را رنگ عشق آمیخته

4 ای زماه آویخته عنبر مراست دل بدان آویخته آویخته

1 ماه را ماند رخش ناکاسته زلف چون شب ماه را آراسته

2 سرو بالایی که چون بالای او باغبان یک سرو ناپیراسته

3 تا مرا سودای آن مه در سر است ماه را مانم ولیکن کاسته

4 در نشست و خاست چون سرو است و مه فتنه ای زان سرو و مه برخاسته

1 گر به دو رخ فتنه نظاره ای درد دلم را به دو لب چاره ای

2 آینه در پیش تو بینم مگر پیش رخ خویش به نظاره ای

3 در دل من عارضه عشق توست تا تو بدان عارض و رخساره ای

4 اختر وصلم ز تو تاری چراست گر تو به رخ اختر سیاره ای

1 سپهر نیکویی را مهر و ماهی جهان بدخوبی را سال و ماهی

2 چنین در نیکویی تا کی فزایی چرا از بدخویی لختی نکاهی

3 نه بی وصل تو روزم را سپیدی است نه بی هجرت گلیمم را سیاهی

4 دو لب داری که بردند از حلاوت به یک بوسه ز حال من تباهی

1 تنگ است مرا دل ز غم تنگ دهانی چون موی شدم در هوس موی میانی

2 از خون جگر چهره من لاله ستان است تا دورم از آن چهره چون لاله ستانی

3 ای داده مرا وصل تو هر ساعت سودی دارم ز فراق تو به هر لحظه زیانی

4 تیمار من و ناز تو را نیست قیاسی حسن تو و اندوه مرا نیست کرانی

1 از مشک ناب سلسله بر مه فکنده‌ای ما را به مشک و سلسله از ره فکنده‌ای

2 در عشق تو چو پشت مه نو خمیده‌ام تا تو ز مشک سلسله بر مه فکنده‌ای

3 در سیم چاه داری و مسکین دل مرا در چه فکنده‌ای تو و ناگه فکنده‌ای

4 گر صورت پیمبر چاهی رخ توراست مسکین دل مرا ز چه در چه فکنده‌ای

1 ای باد صبحدم، دم عیسی و مریمی کاندر دلم ز بوی تو شد زنده بی غمی

2 عیسی نه ای و عاشق می خواره را به صبح جان آید از تو در تن شادی و خرمی

3 هر صبحدم نسیم توام جان نو دهد گویی که بر تنم دم عیسی همی دمی

4 چشم امید من ز دمت نور نو گرفت گویی که نایب دم عیسی مریمی

1 گشتم از هجر او نزار چو نی وعده وصل او ندانم کی

2 او بت دلبرست و نیست مرا هیچ کاری به جز پرستش وی

3 ای بهاری که بی هوای بهار روی تو گل دماند اندر دی

4 گر گل است از دو عارض تو خجل چون ز مژگان من گشاید خوی

1 به روی توام دل گشاید همی گرم زلف تو دل رباید همی

2 لب توست درمان درد دلم دلم سوی او زان گراید همی

3 همه سود من هست در وصل تو فراق توام زآن گزاید همی

4 شراب آر خیز ای دلارام یار که هشیار بودن نشاید همی

1 گر مرا سودای آن یار کمانکش نیستی دل ز تیر غمزگان او چو ترکش نیستی

2 شادی از دیدار من پنهان نگشتی چون پری گر دلم در بند آن حور پری وش نیستی

3 گر نه خوار از عشق (او) چون خاک پیش بادمی مر مرا در دیده و دل آب و آتش نیستی

4 گر نبودی صورت او آفت نقاش چین صورت عشقش مرا در دل منقش نیستی

آثار ادیب صابر

6 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.