ساقی کمی قرین قدح کن شراب را از ادیب صابر غزل 1
1. ساقی کمی قرین قدح کن شراب را
مطرب یکی به زخمه ادب کن رباب را
...
1. ساقی کمی قرین قدح کن شراب را
مطرب یکی به زخمه ادب کن رباب را
...
1. ساقی بده آن می مصفا را
آن راحت روح پیر و برنا را
...
1. ساقی بده آن شراب گلگون را
کز گونه خجل کند طبر خون را
...
1. دوش نبرده ست مرا هیچ خواب
خفتن عشاق نباشد صواب
...
1. گر باده (با) مشافهه دوستان خوش است
جای چمانه بر چمن بوستان خوش است
...
1. روی من چین از فراق آن نگار چین گرفت
عیش من تلخی ز عشق آن لب شیرین گرفت
...
1. چهره باغ زعفرانی گشت
گونه باده ارغوانی گشت
...
1. عید خوبان را چو روی خویشتن آراسته است
راست پنداری ز رویش عید عیدی خواسته است
...
1. زبس گل که در باغ ماوی گرفت
چمن رنگ ارژنگ مانی گرفت
...
1. چون زلف تو بی قرارم از عشقت
چون چشم تو با خمارم از عشقت
...
1. بر سپهر نیکویی رویش چو مه خرمن زده است
آتش عشق آن مه خرمن زده در من زده است
...
1. آن باده را که گونه بیجاده آمده است
بویش چو بوی سوسن آزاده آمده است
...