ای قامتت قیامت سرو چمن شده از ادیب صابر قصیده 81
1. ای قامتت قیامت سرو چمن شده
زلفین تو به بوی چو مشک ختن شده
...
1. ای قامتت قیامت سرو چمن شده
زلفین تو به بوی چو مشک ختن شده
...
1. ای زرخسار تو در دی تازه گلزار آمده
با بهار تو بهار نو پدیدار آمده
...
1. عشقت ز بس که شعبده پیدا کند همی
دل را در آرزوی تو شیدا کند همی
...
1. نباشی یک زمان از عشق خالی
که دایم در بلای زلف و خالی
...
1. صحن چمن که خرم و زیبا شود همی
چون درج در و رزمه دیبا شود همی
...
1. ای زلف یار من زرهی یا زره گری
یا پیش تیره غمزه دلبر زره وری
...
1. اگر به صورت روی تو آفتابستی
همه بنای شب از روی او خرابستی
...
1. نیسان نسیم باغ معنبر کند همی
کز خاک سوده بیضه عنبر کند همی
...
1. نیکوی بر توست عاشق دیگران بر نیکوی
نیکوی بد خو کند معذوری اندر بدخوی
...
1. ای زلف دلبر من دلبند و دلگسلی
گه در پناه مهی گه در جوار گلی
...
1. گر نه بر آن روی چو دیباستی
عاشقی و عشق نه زیباستی
...
1. بهار لاله رخساری نگار سرو بالایی
گل و شمشاد زلفینی مه و خورشید سیمایی
...