شب آدینه و من مست و خراب از ادیب صابر قصیده 12
1. شب آدینه و من مست و خراب
عاشقی در دل و در دست شراب
...
1. شب آدینه و من مست و خراب
عاشقی در دل و در دست شراب
...
1. ای خجل با روی و زلفت روز و شب
مانده ام با روی و زلفت در عجب
...
1. آسمانی است فروزنده به رایی صایب
آفتابی است درفشنده به عزمی ثاقب
...
1. جور از این برکشیده ایوانست
که بر او مشتری و کیوانست
...
1. دولت سلطان ما فرمان یزدان آمده ست
هر چه سلطان خواست زین دولت همه آن آمده ست
...
1. تویی که مهر تو در مهرگان بهار من است
که چهره تو گلستان و لاله زار من است
...
1. خوشا وقتا که وقت نوبهار است
مساعد روز و میمون روزگار است
...
1. شمشاد قد و لاله رخ و یاسمین بر است
با سرو و گل به قامت و عارض برابر است
...
1. تا دلم در دست آن سیمین بر سنگین دل است
زیر پای من ز آب چشم و خون دل گل است
...
1. طرف چمن که خلعت فصل بهار یافت
بی بت جمال بتکده قندهار یافت
...
1. روی تو به حسن حور عین است
کوی تو بهشت راستین است
...
1. هرگز ندید چشم جهان روی مکرمات
کوته نشد ز دامن کس دست حادثات
...