آثار ادیب صابر

صفحه 2 از 11
11 اثر از قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر

1 چو بر جان من شد هوای تو غالب جمال تو را جان من گشت طالب

2 اگر چه ندارم ز وصل تو حاصل همی باد بر من هوای تو غالب

3 دلی دارم راغب دل ربودن به عشق تو حاضر ز غیر تو غایب

4 به قصد تو قانع به زخم تو رافق به جور تو مایل به ظلم تو راغب

1 روی تو به حسن حور عین است کوی تو بهشت راستین است

2 از بهر نثار خاک پایت چون دست دلم در آستین است

3 رخسار تو لاله ربیع است گفتار تو لولو ثمین است

4 زنبور گزنده ای به غمزه گرچه دو لبت چو انگبین است

1 سبزه ها چون نقش دیبا دلبر و زیبا شدند ابر دیباباف شد تا سبزه ها دیبا شدند

2 قطره باران به اشک دلبران ماننده شد راغها چون روی دلداران از آن زیبا شدند

3 عاشقان را عاشقی گر واله و شیدا کند بلبلان از عشق گلها واله و شیدا شدند

4 تا گل اندر باغها چون روی معشوقان شکفت رازهای عاشقان از باغ و دل پیدا شدند

1 این پری رویان که با زلف پریشان آمدند آدمی را اصل و فرع فتنه ایشان آمدند

2 عاشقان را با سر کار پریشان کرده اند تا به میدان با سر زلف پریشان آمدند

3 از رخ رنگین قرین آذر برزین شدند وز لب شیرین شریک آب حیوان آمدند

4 زلفشان چو زنگیان پاسبان بر گرد رخ راست گویی گنج خوبی را نگهبان آمدند

1 آسمانی است فروزنده به رایی صایب آفتابی است درفشنده به عزمی ثاقب

2 تحفه صدر نبوت شرف دین خدا بومحمد حسن بن علی بوطالب

3 چون قدر هیبت او بر همه اعدا قاهر چون قضا حشمت او در همه معنی غالب

4 عاجز اندر نظر او هنر هر خاطر قاصر اندر سخن او صفت هر خاطب

1 ای خجل با روی و زلفت روز و شب مانده ام با روی و زلفت در عجب

2 رویت از روز است یا روز از رخت شب ز زلف توست یا زلفت ز شب

3 کرده ای از روی روزی مختصر یا سر زلفت شبی شد منتخب

4 روز را ازلاله پوشیدی لباس تا شبت را عنبرین کردی سلب

1 لبت به رنگ شراب است و میل من به شراب مرا شراب تو تا کی دهد غرور سراب

2 ز بهر روی و لبت تا دلم اسیر تو شد اسیر عشق و شراب

3 اگر شراب لب توست و نقل بوسه تو خوشا شراب و خوشا زان شراب مست و خراب

4 بنای صبر خرابی گرفت در دل من بنای صبر مرا فرقت تو کرد خراب

1 مال و جمال و بی غمی و صحت و شباب عشق و وصال و خرمی و عشرت و شراب

2 شغلی بود به وجه و نشاطی بود به شرط عیشی بود به رسم و مرادی بود صواب

3 (اینها همه خوشند ولی نزد عاقلان آن است عیبشان که عزیزند و تنگ یاب)

4 تاریخ عهد عشق وصال است و کو وصال فهرست روز عمر شباب است و کو شباب

1 خوشا وقتا که وقت نوبهار است مساعد روز و میمون روزگار است

2 زمین چون لعبت شمشاد زلف است جهان چون کودک عنبر عذار است

3 کجا پایت برآید گلستان است کجا چشمت برافتد لاله زار است

4 میان باغ پر مشک و عبیر است کران راغ چون نقش و نگار است

1 گر ز جفا دوست پشیمان شود کار من از عشق به سامان شود

2 صبر کنم گرچه جفا می کند آخر از آن کرده پشیمان شود

3 مذهب خوبان ز جفا نگذرد او سپس مذهب ایشان شود

4 حال من از عشق پریشان کند چون سر زلفینش پریشان شود

آثار ادیب صابر

11 اثر از قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار ادیب صابر شعر مورد نظر پیدا کنید.