6 اثر از باب دوم در اخلاق درویشان در گلستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب دوم در اخلاق درویشان در گلستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار سعدی شیرازی / گلستان سعدی شیرازی / باب دوم در اخلاق درویشان در گلستان

باب دوم در اخلاق درویشان در گلستان سعدی شیرازی

عبدالقادر گیلانی را رحمة الله علیه دیدند در حرم کعبه روی بر حصبا نهاده همی‌گفت: ای خداوند ببخشای! وگر هر آینه مستوجب عقوبتم در روز قیامتم نابینا برانگیز تا در روی نیکان شرمسار نشوم. ,

2 روی بر خاک عجز می‌گویم هر سحرگه که باد می‌آید

3 ای که هرگز فرامشت نکنم هیچت از بنده یاد می‌آید

یکی از بزرگان گفت پارسایی را: چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق وی به طعنه سخن‌ها گفته‌اند؟ ,

گفت: بر ظاهرش عیب نمی‌بینم و در باطنش غیب نمی‌دانم. ,

3 هر که را جامه پارسا بینی پارسا دان و نیکمرد انگار

4 ور ندانی که در نهانش چیست محتسب را درون خانه چه کار

تنی چند از روندگان متفق سیاحت بودند و شریک رنج و راحت. خواستم تا مرافقت کنم موافقت نکردند. گفتم: این از کرم اخلاق بزرگان بدیع است روی از مصاحبت مسکینان تافتن و فایده و برکت دریغ داشتن، که من در نفس خویش این قدرت و سرعت می‌شناسم که در خدمت مردان یار شاطر باشم نه بار خاطر. ,

2 اِنْ لمْ اَکُن راکِب المواشی اَسعی لَکم حامِلَ الغواشی

یکی زآن میان گفت: از این سخن که شنیدی دل تنگ مدار که در این روزها دزدی -به صورت درویشان برآمده- خود را در سلک صحبت ما منتظم کرد. ,

4 چه دانند مردم که در خانه کیست نویسنده داند که در نامه چیست

یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شب خیز و مولع زهد و پرهیز. ,

شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه‌ای گرد ما خفته. ,

پدر را گفتم: از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد. چنان خواب غفلت برده‌اند که گویی نخفته‌اند که مرده‌اند. ,

گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی. ,

زاهدی مهمان پادشاهی بود. چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او، تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند. ,

2 ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است

چون به مقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت. گفت: ای پدر! باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید. ,

4 ای هنرها گرفته بر کف دست عیبها بر گرفته زیر بغل

درویشی را دیدم سر بر آستان کعبه همی‌مالید و می‌گفت: یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید. ,

2 عذر تقصیر خدمت آوردم که ندارم به طاعت استظهار

3 عاصیان از گناه توبه کنند عارفان از عبادت استغفار

عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت، من بنده امید آورده‌ام نه طاعت و به دریوزه آمده‌ام نه به تجارت. ,

دزدی به خانه پارسایی در آمد. چندان که جست چیزی نیافت. دلتنگ شد. پارسا خبر شد. گلیمی که بر آن خفته بود در راه دزد انداخت تا محروم نشود. ,

2 شنیدم که مردان راه خدای دل دشمنان را نکردند تنگ

3 تو را کی میسر شود این مقام که با دوستانت خلاف است و جنگ

مودت اهل صفا، چه در روی و چه در قفا، نه چنان کز پست عیب گیرند و پیشت بیش میرند. ,

پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمی‌شد. ,

مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه می‌گویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی. ,

3 گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد

4 گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد کاو دل آزرده شد از من غم آنم باشد

یکی از صلحای لبنان که مقامات او در دیار عرب مذکور بود و کرامات مشهور به جامع دمشق در آمد و بر کنار برکه کلاسه طهارت همی‌ساخت. پایش بلغزید و به حوض در افتاد و به مشقت از آن جایگه خلاص یافت. ,

چون از نماز بپرداختند یکی از اصحاب گفت: مرا مشکلی هست اگر اجازت پرسیدن است. ,

گفت: آن چیست؟ ,

گفت: یاد دارم که شیخ به روی دریای مغرب برفت و قدمش تر نشد. امروز چه حالت بود که در این قامتی آب از هلاک چیزی نماند؟! ,

یکی را از بزرگان به محفلی اندر همی‌ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه می‌کردند. ,

سر بر آورد و گفت: من آنم که من دانم. ,

3 کُفَیتَ اَذیً یا مَن یَعُدُّ مَحاسنی علانیَتی هذا ولم تدرِ ما بَطَنَ

4 شخصم به چشم عالمیان خوب منظر است وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پیش

آثار سعدی شیرازی

6 اثر از باب دوم در اخلاق درویشان در گلستان سعدی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب دوم در اخلاق درویشان در گلستان سعدی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی