چو مرد رهرو اندر راه حق از سعدی شیرازی قصیده 11
1. چو مرد رهرو اندر راه حق ثابت قدم گردد
وجود غیر حق در چشم توحیدش عدم گردد
...
1. چو مرد رهرو اندر راه حق ثابت قدم گردد
وجود غیر حق در چشم توحیدش عدم گردد
...
1. فضل خدای را که تواند شمار کرد؟
یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟
...
1. هر چیز کزان بتر نباشد
از مصلحتی به در نباشد
...
1. فلک را این همه تمکین نباشد
فروغ مهر و مه چندین نباشد
...
1. سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد
مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد
...
1. ماه فروماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
...
1. بسا نفس خردمندان که در بند هوا ماند
در آن صورت که عشق آید خردمندی کجا ماند؟
...
1. کدام باغ به دیدار دوستان ماند
کسی بهشت نگوید به بوستان ماند
...
1. چه نیکبخت کسانی که اهل شیرازند
که زیر بال همای بلندپروازند
...
1. کسی که او نظر مهر در زمانه کند
چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
...