11 اثر از روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رضاقلی خان هدایت / تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت / روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما در تذکرهٔ ریاض العارفین

روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت

و هُوَ حکیم ابوالقاسم حسن بن اسحق بن شرف شاه از مشاهیر حکما و شعراست و کتاب شاهنامهٔ وی بر حکمتش گواست. همگی فصحا به استادی وی اقرار دارند و قول او را حجت می‌شمارند. از غایت اشتهار کالشّمس فی وسط النّهار محتاج به توضیح حال نیست اگرچه سخن سرایی معروف ولیکن به صفت زهد و تقوی موصوف است. در محبت و خلوص حضرت شاه ولایت و اهل بیت هدایت جد بلیغ فرموده. چنانکه سلطان محمود بیشتر به همین سبب از حکیم رنجید و ازوفای عهد دامن درکشید و تا دامان قیامت زهر ملامت چشید و به حکیم نسبت رفض داد ودرِ تحدید و سیاست گشاد. شرح این معنی در تواریخ مسطور و در السنه و افواه مذکور است. گویند که چون جناب حکیم وفات یافت شیخ ابوالقاسم کُرَّکانی فرمود که حکیم تمامت عمر خود را صرف مدحت مجوسیّه نمود، من بر وی نماز نگزارم و در همان شب حکیم را به خواب دید در مقام موقنان مقیم و در روح و ریحان جنت نعیم. ازوی پرسید که این منزلت به چه یافتی؟ حکیم گفت: به این بیت که در توحید حق سبحانه و تعالی گفته‌ام: ,

2 جهان را بلندی و پستی تویی ندانم چه‌ای هرچه هستی تویی

کتاب وی معروف است و اشعار دیگر نیز دارد. ولی ضمن حالات و حکایات ملوک باستان و در آغاز و انجام هر داستان در عالم نصیحت و موعظه سخنان حکیمانه دارد که بعضی از آنها نهایت لطافت دارد. غرض، وفاتش در سنهٔ ۴۱۱ و این افراد از کتاب او تیمّناً ایراد شد: ,

4 به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را

نامش ضیاءالدّین و چون سلسله نسبش به حضرت سلمان فارسی- رضی اللّه عنه- می‌رسد، بدین مناسبت فارسی تخلص کرده. فاضلی بلندپایه و حکیمی گرانمایه است. شرحی بر محصول فخرالدّین رازی نوشته. معاصر سلطان محمد ایلدگز بوده و امورات شرعیه بخارا را رتق و فتق می‌نموده. در سنهٔ ۶۲۲ در هرات وفات یافت. این ابیات از اوست: ,

2 روز ندانم چگونه شب کند آن کس کز تو امید شب وصال ندارد

3 گفتا بهای بوس من آمدهزار جان این هم ز لطف اوست که چندین بها نکرد

4 آتشین باد مرا بستر اگر بی یادت می‌نهم هیچ شب از عشق تو سر بر بالین

و هُوَ مولانا مرتضی المدعو به ملامحسن، از تلامذهٔ فاضل صدرالحکما ملّاصدرای شیرازی بوده و به مصاهرت آن جناب مفاخرت نموده. همشیره زادهٔ مولانا ضیاءالدّین نورای کاشی است که معاصر شاه عباس ثانی بوده. غرض، آن جناب جامع بوده میان علوم عقلیه و نقلیه. او را تألیفات است. مِنْجمله تفسیر صفی وصافی و مفاتیح و وافی و مُهَجَّة البیضا که در اخلاق نگاشته از اخلاق خویش نموداری گذاشته. رسالهٔ موسوم به کلمات مکنونه و رسالهٔ اسرار الصّلوة هم از اوست.در کاشان رحلت نموده. اشعار بسیار دارند بدین چندبیت اکتفا رفت: ,

2 آنکه‌مست جانان نیست عارف ار بود عام است هرکه نیستش ذوقی شعله‌گربود خام است

3 هرزه گردد اسکندر در میان تاریکی آب زندگی باده است چشمهٔ خضر جام است

4 خوش آنکه مدعای من از وی شود روا لیکن به شرط آنکه بودمدعای دوست

اسمش میرزامحمد رضی و مشهور به شاه فاتح. مولد و منشأ او رشت و در ملک هندوستان درگشت بود. یک سال در دهلی مانده و بعد به عزم زیارت مکّهٔ معظّمهٔ مشرفّه به جانب حج راند. پس از طیّ منازل قاطعان طریق بر آن قافله ریخته، دست قتل و غارت گشادند و حکیم را به عالم آخرت فرستادند. چهار هزار بیت دیوان دارد. از آن جناب است: ,

2 مطلب ما دیگرومقصودموسی دیگراست عاشقان را با نظربازان نماند کارها

3 هست در کوی یار خانهٔ ما لن ترانی بود ترانهٔ ما

4 ما درس جزحدیث خموشی نخوانده‌ایم در بزم ما اشاره کم از قیل و قال نیست

خلف الصدق شیخ محمدلاهیجی است که صاحب شرح گلشن است. وی به شیخ زادهٔ لاهیجی معروف بوده و چندی خدمت شاه اسماعیل صفوی را نموده. شاه مذکور او را به رسالت نزد محمدخان شیبانی فرستاده. وی در آن مجلس داد فصاحت داده. آخر عزلت گزیده و در سنهٔ ۹۲۷ در شیراز فوت گردید. اشعار خوب دارد. این رباعیات از ایشان است: ,

2 گر چشم گشایم به جمال توخوش است ور دیده ببندم به خیال تو خوش است

3 هیچ ازتو بجزفراق تو ناخوش نیست وان نیز به امید وصال تو خوش است

4 نقش صور جهان فدایی هیچ است اویی و تویی منی و مایی هیچ است

اسمش سید محمد، ملقب به جامه باف. اصلش از تربت حیدریه. چون اغلب اشعارش رباعی است به میر رباعی مشهور شده. به هندوستان رفته فوت گردید و کان ذلک فی سنهٔ ۹۷۳. غرض، از فضلای عهد خود بوده و حکیمانه حرکت می‌نموده. این چند رباعی از اوست: ,

2 فانی شو و اقلیم بقا آر به دست در دوست کسی رسید کز خویش برست

3 از هستی خویش بود سرگشته حباب آن لحظه که نیست شد به دریا پیوست

4 کردیم به بزم دیده چون شمع مقام بردیم به سر عمر در اندیشهٔ خام

و هُوَ مولانا عبدالرّزّاق. جامع علوم عقلی و نقلی و تلمیذ مولانا صدرای شیرازی. گوهر مراد و شوارق از جملهٔ تصانیف محقّقانهٔ اوست و بر فصوص الحکم شیخ ابن عربی به فارسی شرحی نوشته. در حکمت عقلی نادرهٔ زمان و وحید اوان خود بوده. چهار و پنج هزار بیت دیوانش به نظر رسید. این چند بیت او قلمی گردید. رَحْمةٌ اللّهِ عَلَیه: ,

2 گفته‌ای بیدار باید عاشق دیدار ما پاس این حرف تو دارد دیدهٔ بیدار ما

3 تو به هر کوچه خرامان و من از رشک هلاک که نبسته است کسی چشم تماشایی را

4 هرکه بینی لبش ازدعوی منصورپر است لیک رندی که کشد سرزنش دار کم است

اسمش حکیم شاه فتح اللّه. در حکمت و معرفت صاحب پایگاه. معاصر و مجالس اکبرشاه. وفاتش در هندوستان و فیضی دکنی با وی از دوستان این رباعی از اوست: ,

2 می از خم معرفت چشیدن مشکل وز هستی خویشتن بریدن مشکل

3 تحقیق نکات اهل عرفان آسان اما به حقیقتش رسیدن مشکل

وهُوَ ابوعبداللّه محمدبن حسن القرشی التمیمی البکری. ازمعارف فضلا و حکماست و در فنون علوم قدرت داشته. تصانیف بسیار دارد و به امام المتکلمین مشهور شده و اکثر عارفین در وی طعن کرده‌اند. مفصلِّ احوال وی در کتب ثبت است. ولادتش در سنهٔ ۵۴۴، وفاتش در سنهٔ ۶۰۶. این اشعار منسوب به اوست و قلمی می‌شود: ,

2 نِهایَةُ إقْدامِ الْعُقُولِ عِقْالُ وَأَکْثَرُ سَعْی العالَمینَ ضَلالُ

3 وَکَمْرَأَیْنَا مِنْرِجالٍ وَدَوْلَةٍ فَبَادُوا جَمِیْعاً مُسْرِعیْنَ وَزَالُوا

4 وَکَمْمِنْجِبالٍ قَدْعَلَتْشُرُفَاتِها وِعالٌ فَزَالُوا وَالْجِبالُ جِبالُ

آثار رضاقلی خان هدایت

11 اثر از روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما در تذکرهٔ ریاض العارفین رضاقلی خان هدایت شعر مورد نظر پیدا کنید.