ز رخسار تو خونها از صائب تبریزی دیوان اشعار 618

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

ز رخسار تو خونها در دل گل می توان کردن

1 ز رخسار تو خونها در دل گل می توان کردن ز زلفت حلقه ها در گوش سنبل می توان کردن

2 ز بس خون جگر مکتوب ما را داده رنگینی به جای برگ گل در کار بلبل می توان کردن

عکس نوشته
کامنت
comment