- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد ز سر تا نگذرد غواص، گوهر برنمی آرد
2 مگردان صرف در تن پروری عمر گرامی را که عیسی را به گردون از زمین خر برنمی آرد
3 ترا چشم قیامت بین ندارد روشنی، ورنه کدامین صبح سر از جیب محشر برنمی آرد؟