فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری از فرخی یزدی غزل 7

غزل 7 ام از 590 غزلیات

ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را

1 ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را بروز خویش بنشاندی من و ابر بهاری را

2 گدا و بینوا و پاکباز و مفلس و مسکین ندارد کس چو من سرمایه بی اعتباری را

3 چرا چون نافه آهو نگردد خون دل دانا در آن کشور که پشک ارزان کند مشک تتاری را

4 غنا با پافشاری کرد ایجاد تهی دستی خدا ویران نماید خانه سرمایه داری را

5 وکالت چون وزارت شد ردیف نام اشرافی چه خوب آموختند این قوم علم خر سواری را

6 ز جور کارفرما کارگر آنسان بخود لرزد که گردد روبه‌رو کبک دری باز شکاری را

7 ز بس بی آفتاب عارضت شب را سحر کردم ز من آموخت اختر، شیوه زنده داری را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را

شاعر شعر ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را چه کسی است ؟

شاعر شعر ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را فرخی یزدی می باشد.

شعر ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را چیست ؟

قالب شعر ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را غزل است

مضمون اصلی شعر ز بس ای دیده سر کردی شب غم اشکباری را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر