تماشا گاه جانها شد از امیرخسرو دهلوی غزل 167

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

تماشا گاه جانها شد خیالت

1 تماشا گاه جانها شد خیالت تمناگاه دلها زلف و خالت

2 به غلطم بی خبر چون قرعه فال چو بینم طلعت فرخنده فالت

3 مدارا این چشم من چون دلو پر آب که باشد آفتاب من و بالت

4 اشارت کردی از ابرو به خونم مرا باری مبارک شد جمالت

5 نه جان از لب درون آمد نه بیرون بلا شد عشق پا بوس خیالت

6 چو خوش می می خوری از خون نابم اگر ننگی نیاید زین سفالت

7 چو حالم شد پریشان بی تو آخر بگو آخر که خسرو چیست حالت

عکس نوشته
کامنت
comment