- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای به خاطر صد غبار از رشک تو آیینه را کرده چاک از دست تو ماه منور سینه را
2 با تن چون برگ گل پشمینهپوشی کردهای زان بنوت نافه پوشد خرقه پشمینه را
3 از میان انبیاء مهر نبوت زان تست گنج علمی لاجرم مهری بود گنجینه را
4 گر نمایی روی روشن کی دگر آیینه گر پرده زنگاری از رخ بر کشد آیینه را
5 دیده روح الامین از شرح صدرت نور یافت روشن آن چشمی که دید آن سینه بی کینه را
6 شد شب قدری شب آدینه تا مخصوص تست غایت قدر است ازین نسبت شب آدینه را
7 آنچه من دوش از قیام قامتت دیدم بخواب تا قیامت عاشقم خواب شب دوشینه را
8 با خیالت از ازل اهلی چو می بازد نظر روی بنما یک نظر این عاشق دیرینه را