- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم وین قدر زنده بمانم که ز جان سیر شوم
2 آسمانا ز ره مهر مرا زود بکش که اگر دیر کشی پیر و زمینگیر شوم
3 جوهرم هست و برش دارم و ماندم به غلاف چون نخواهم کج و خونریز چو شمشیر شوم
4 میر میراث خوران هم نشوم تا گویم مردم از جور بمیرند که من میر شوم
5 منم آن کشتی طوفانی دریای وجود که ز امواج سیاست ز بر و زیر شوم
6 گوشه گیری اگرم از اثر اندازد به که من از راه خطا صاحب تأثیر شوم
7 پیش دشمن سپر افکندن من هست محال در ره دوست گر آماجگه تیر شوم
8 غم مخور ای دل دیوانه که از فیض جنون چون تو من هم پس از این لایق زنجیر شوم
9 شهره شهرم و شهریه نگیرم چون شیخ که بر شحنه و شه کوچک و تحقیر شوم
10 کار در دوره ما جرم بود یا تقصیر فرخی بهر چه من عامل تقصیر شوم