عشق از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 13

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

عشق تو همچون قضا فرمانرواست

1 عشق تو همچون قضا فرمانرواست وصل تو همچون قدر مشکل گشاست

2 لعل میگونت بسرخی میزند سرخیش زانست کاندر خون ماست

3 عشق تو زر کرد رنگ روی من این نه عشقست ای پسر این کیمیاست

4 گفتی از تو جان و ازمن یک نظر اینچنین اسراف کردن هم خطاست

5 محنت من دایم از دل خاستست خشم تو باری ندانم کز چه خاست

6 گفتی ای بدعهد برگشتی ز ما هم مرا بدعهد خوان فرمان تراست

7 رخ مگردان چون مرا بینی زدور بی سبب اعراض نوعی از جفاست

8 چند گوئی صبر باید کرد چند؟ من ندانم صبر زندانت کجاست

عکس نوشته
کامنت
comment