وصل از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 18

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

وصل تو چو عمر جاودانه است

1 وصل تو چو عمر جاودانه است خوی تو چو گردش زمانه است

2 در راه قضا رخ تو دامست در دام قدر لب تو دانه است

3 در هر نفسم هزار آهست در هر سخن تو صد بهانه است

4 دل میکند این من از که نالم کم دشمن از اندرون خانه است

5 از بهر دلست این همه غم دل خود ز میانه بر کرانه است

6 گفتی بزبان که من ترایم وز دل بزبان بسی میانه است

7 من جان نبرم ز دست عشقت اینست سخن دگر فسانه است

عکس نوشته
کامنت
comment