1 خشمت آمد که من ترا گفتم که ترا عاشقم خطا گفتم
2 شاید ارخون شود دلم تامن با تو ناگفتنی چرا گفتم
3 من ز دست زبان برنج درم سوزیان بین که تا ترا گفتم
4 گفتی از عشق جان نخواهیبرد من خود این با تو بارها گفتم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 منم که جز بمدیح تو هیچ دم نزنم بجز بقوت تو گوی مدح و دم نزنم
2 سرای ضرب سخن زان مسلمست مرا که جز بنام شهنشاه دین درم نزنم
1 ایکه خورشید ز رای تو منور گردد عالم از نفحه خلق تو معطر گردد
2 خواجه شرق امین الدین صالح که فلک پیش فرمان تو خم گیرد و چنبر گردد
1 هزار منت و شکر خدای عز و جل که سوی صدر خرامید باز صدر اجل
2 امام مشرق و مغرب قوام دین خدای ابوالفتوح محمد سپهر مجد دول
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **