1 خشمت آمد که من ترا گفتم که ترا عاشقم خطا گفتم
2 شاید ارخون شود دلم تامن بتو ناگفتنی چرا گفتم
3 من ز دست زبان برنج درم سوزیان بین که تا ترا گفتم
4 گفتی از عشق جان نخواهی برد من خود این با تو بارها گفتم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خوش گوش کرد چرخ و ممالک باینخطاب کامد نهنک رزم چودریا باضطراب
2 ای چرخ باخدنگ گشادش سپر بنه ای فتنه ازگذار رکابش عنان بتاب
1 در آمد ازدرم آنشمع بررخان آتش مرا فتاد چو پروانه بر روان آتش
2 نشست پیشم سرمست و جام می بردست میی که شعله او زد بقیروان آتش
1 جانم از جام می شکر یابد گر لب لعل آن پسر یابد
2 چرخ باروی همچو خورشیدش حلقه مه برون در یابد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **