- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند کاری که بیتو گیرم والله که زار ماند
2 گر خمر خلد نوشم با جامهای زرین جمله صداع گردد جمله خمار ماند
3 در کارگاه عشقت بیتو هر آنچ بافم والله نه پود ماند والله نه تار ماند
4 تو جوی بیکرانی پیشت جهان چو پولی حاشا که با چنین جو بر پل گذار ماند
5 عالم چهار فصلست فصلی خلاف فصلی با جنگ چار دشمن هرگز قرار ماند
6 پیش آ بهار خوبی تو اصل فصلهایی تا فصلها بسوزد جمله بهار ماند