فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش از فرخی یزدی غزل 186

غزل 186 ام از 590 غزلیات

آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی

1 آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی سرو بنفشه مو را، عنبر فروش کردی

2 در چنگ تار زلفت، تا نیمه شب دل من چون نی نوا نمودی، چون دف خروش کردی

3 هم جمع دوستان را بیخود فکندی از چشم هم قول دشمنان را، بیهوده گوش کردی

4 تا برفکندی از مهر، ای ماه پرده از چهر بنیان عقل کندی، تاراج هوش کردی

5 همواره با درستان، پیمان شکستی اما با خیل نادرستان، پیمانه نوش کردی

6 بر دوش من ز مستی، دیشب گذاشتی سر دوشم دگر نبیند، کاری که دوش کردی

7 با آنکه سوختم من، شب تا سحر به بزمت چون شمع صبحگاهان، ما را خموش کردی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی

شاعر شعر آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی چه کسی است ؟

شاعر شعر آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی فرخی یزدی می باشد.

شعر آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی چیست ؟

قالب شعر آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی غزل است

مضمون اصلی شعر آن زلف مشکبو را، تا زیب دوش کردی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر