دیدی از جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی غزل 161

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

آثار جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی

دیدی که عاقبت سر آن هم نداشتی

1 دیدی که عاقبت سر آن هم نداشتی کشتی مرا و رفتی و ماتم نداشتی

2 گیرم نداشتی سر دل دوستی ما باری زبان طال بقا هم نداشتی

3 ما را بخوشحریف نبایست داشتن کاخر متاع عشوه گری کم نداشتی

4 جان خواستی تو از من و حالی بدادمت یک بوسه خواستم تو مسلم نداشتی

5 ما را میان اینهمه تیمار و درد دل بگذاشتی و از غم ما غم نداشتی

6 گویم که باز ده دل من گوئیم بطنز اول تو داشتی زچه محکم نداشتی

عکس نوشته
کامنت
comment