ای دل اندر عاشقی با طالع مسعود از فرخی یزدی غزل 137

1 ای دل اندر عاشقی با طالع مسعود باش چون بچنگ آری ایازی عاقبت محمود باش

2 پیش این مردم تعین چون به موجودیت است گر رسد دستت، بهر قیمت بود، موجود باش

3 تا نوازی دوستان را جنت شداد شو تا گدازی دشمنان را آتش نمرود باش

4 پیش یکرنگان دورنگی چون نمی آید پسند یا چو یزدان پاک یا چون اهرمن مردود باش

5 تا درآئی در شمار کشتگان راه عشق با هزاران داغ دل چون لاله خون آلود باش

6 پیش مردان خدا هرگز دم از هستی مزن نیستی را پیشه کن ناچیز شو نابود باش

7 رهرو ثابت قدم، هستی اگر چون فرخی در طلب با عزم ثابت طالب مقصود باش