بی تو چو شمع کرده ام گریه از اهلی شیرازی غزل 621

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

بی تو چو شمع کرده ام گریه و خنده کار خود

1 بی تو چو شمع کرده ام گریه و خنده کار خود خنده بروز دل کنم گریه بروزگار خود

2 ای چو غزال مشگبو صید تو صد هزار دل من چه سگم که آهویی چون تو کنم شکار خود

3 در دل پر غبار من گر گذری بهل که من پاک کنم ز دود دل سینه بی قرار خود

4 بی تو بهیچ صحبتی نیست سکون دل مرا هم تو بگو که چون کنم با دل بی قرار خود

5 اهلی اگرچه سالها داشت امید وصل تو شاد ندید یکنفس جان امیدوار خود

عکس نوشته
کامنت
comment