1 با هر که دمی نشست و برخاست کنی باید که ازو هزار درخواست کنی
2 گربر سر عرش سوی فرش آیی باز تا مشرب خود بمشربش راست کنی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 عمرم همه با صوت نی و چنگ بسر رفت وز سیلی عشق آنهمه از گوش بدر رفت
2 من سوختم از عشق و ترا هیچ خبر نیست وز ناله من در همه آفاق خبر رفت
1 بخاک مرده اگر برق عشق برگیرد چراغ مرده دگر زندگی ز سر گیرد
2 گذر بکوی تو چون آورم ز جور رقیب که او سگی است که بر صید رهگذر گیرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **