فرخی یزدی

فرخی یزدی

فرخی یزدی
فرخی یزدی

با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم از فرخی یزدی غزل 14

غزل 14 ام از 590 غزلیات

با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما

1 با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما لیک چون خم دهان کف کرده در جوشیم ما

2 ساغر تقدیر ما را مست آزادی نمود زین سبب از نشئه آن باده مدهوشیم ما

3 گر توئی سرمایه دار با وقار تازه چرخ کهنه رند لات و لوت خانه بر دوشیم ما

4 همچو زنبور عسل هستیم چون ما لاجرم هر غنی را نیش و هر بیچاره را نوشیم ما

5 نور یزدان هر مکان، سر تا به پا هستیم چشم حرف ایمان هرکجا، پا تا به سر گوشیم ما

6 دوش زیر بار آزادی چه سنگین گشت دوش تا قیامت زیر بار منت دوشیم ما

7 حلقه بر گوش تهی دستان بود گر فرخی جرعه نوش جام رندان خطاپوشیم ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما

شاعر شعر با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما چه کسی است ؟

شاعر شعر با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما فرخی یزدی می باشد.

شعر با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما چیست ؟

قالب شعر با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما غزل است

مضمون اصلی شعر با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر