- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با دل آغشته در خون گر چه خاموشیم ما لیک چون خم دهان کف کرده در جوشیم ما
2 ساغر تقدیر ما را مست آزادی نمود زین سبب از نشئه آن باده مدهوشیم ما
3 گر توئی سرمایه دار با وقار تازه چرخ کهنه رند لات و لوت خانه بر دوشیم ما
4 همچو زنبور عسل هستیم چون ما لاجرم هر غنی را نیش و هر بیچاره را نوشیم ما
5 نور یزدان هر مکان، سر تا به پا هستیم چشم حرف ایمان هرکجا، پا تا به سر گوشیم ما
6 دوش زیر بار آزادی چه سنگین گشت دوش تا قیامت زیر بار منت دوشیم ما
7 حلقه بر گوش تهی دستان بود گر فرخی جرعه نوش جام رندان خطاپوشیم ما